به گزارش بنکر (Banker)، توکلی نامه خود به سران قوا را با نقلقولی از «جانمینارد کینز» اسطورهای آغاز کرده است که پیامی جدی در خود نهفته دارد: «هیچ وسیلهای مکارانهتر و اطمینانبخشتر برای واژگونکردن پایههای موجود جامعه، بهتر از خراب و بیاعتبارکردن پول رایج آن نیست. این فرایند همه نیروهای نهانی قانون اقتصادی را در جهت انهدام و ویرانی به کار میگیرد و آن را به صورتی عملی میکند که یک نفر از یک میلیون نفر قادر به تشخیص آن نیست».
توکلی در نامه خود به لایحه دولت «به ترتیبی که قرار است اجرا شود» اشاره میکند و مینویسد: «تصمیم دولت برای کنارگذاشتن ارز چهارهزارو ۲۰۰ تومانی برای واردات کالاهای اساسی جز گندم، دارو و تجهیزات پزشکی به ترتیبی که قرار است انجام شود، تبعات سنگینی دارد که ممکن است بحران بر بحران اقتصادی بیفزاید».
ترتیبی که آقای توکلی از آن سخن میگوید، اندکی مبهم است و قاعدتا به اطلاعات شخصی ایشان از موضوع برمیگردد؛ چراکه لایحه تقدیمی دولت در مجلس قید دوفوریتش حذف شد و دولت هم به شکل غیررسمی از عملیشدن آن در سال آینده و نه امسال سخن گفت و به نظر میرسید کار این طرح تمام است که ظاهرا نیست و حتی آنقدر جدی است که توکلی را به واکنشی چنین سنگین واداشته است که درباره وضعیت امروز به رؤسای محترم قوا بگوید: «این وضعیت اسفبار که جان مردم را به لب رسانده است».
نامه آقای توکلی متنی معمولی و روزمره نیست و پژواکی سهمگین دارد. مثالهایی که توکلی در مشابهت با اوضاع ایران آورده، مثالهایی هراسناک از بیثباتی، جنگ داخلی و آشوب طولانیمدت است.
برای نمونه در بخشی از این نامه، توکلی به بحران ابتدای دهه ۹۰ در مکزیک اشاره کرده است که پیامد تغییراتی مشابه تغییر مدنظر دولت کنونی ایران، منجر به سالها بیثباتی و خشونت عریان در این کشور شد و در نهایت به نوشته توکلی «با دخالت کلینتون، رئیسجمهور آمریکا، سرمایهداران آمریکایی به شرط آنکه رئیسجمهور جدید سرکوب مؤثر استقلالطلبان زاپاتیستا در جنوب این کشور را تعهد نماید، ۵۴ میلیارد دلار وام کوتاهمدت که بهره بالایی دارد، به بازار ارز مکزیک سرازیر کردند».
سقوط اقتصاد، پرکردن جیب آشنایان و زنگ خطر
توکلی پس از ذکر آثار تورمی و چند سؤال مینویسد: «این دور باطل، تنها با سقوط اقتصاد پایان مییابد». نامه عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هرچه پیش میرود تصویری هولناکتر درست میکند؛ «آیا ما باید، مانند دولت پیشین به اسم مداخله برای اصلاح قیمت، علاوهبر فروش تمام ارزهای تأمینشده، ۶۵ میلیارد دلار از ذخایر بانک مرکزی را در بازار به باد بدهیم؟ دولت پیشین دو تجربه شکستخورده بحران ۱۳۷۴ و ۱۳۹۰ را پیشرو داشت و دیده بود که این روش بینتیجه است، ولی عبرت نگرفت، حالا ما سه تجربه را میبینیم».
بحران سال ۱۳۷۴ ایران و در زمان اجرای سیاستهای دستراستی هاشمی رخ داد و سبب بروز ناآرامیهایی جدی در مناطقی نظیر اسلامشهر و جاده ساوه، از فقیرنشینترین مناطق ایران شد. واکنش دولت هاشمی به این رخداد بهگونهای بود که صحبت از آن ممکن است موجب رنجش خاطر خواننده شود.
این نماینده پیشین مجلس در این باب مینویسد: «در ایران مداخلهگری معتدل سه بار جواب نداده است و انجامش تنها جیب آشنا و غریبه را پر کرده است و توده مردم را کممایهتر ساخته. روش تهاجمی نیز به دلیل در اختیار نداشتن ارز فراوان و ناکارآمدی، عملی نیست. پس از طرف عرضه نمیتوانیم افزایش موشکی متلاطم و پرنوسان نرخ ارز را متوقف کنیم».
مردم جان به لب رسیده: چرا باید نگران بود؟
این عنوان در خود نامه هست با اشاره به «به گزارش جناب آقای دکترمیرکاظمی در مجمع تشخیص» و در چهار بند توضیح میدهد که چرا این طرح تورمزاست. در ادامه توکلی مینویسد: «رؤسای محترم قوا! راهی که دولت ظاهرا آن را پذیرفته، ادامه همان راه صندوق بینالمللی پول است که از دوره آقای هاشمی پذیرفته شد و تاکنون ادامه دارد و با مردم ایران آن کرد که میبینیم.
البته این وضعیت اسفبار که جان مردم را به لب رسانده است، در همان دو، سه سال اول صدارت دولت سازندگی تورم را به ۴۹.۵ درصد رساند و به اعتراض مردم انجامید و شد آنچه نباید میشد. در بحران ۱۳۷۳-۱۳۷۴ نرخ تورم بالاترین نرخ تورم تا آن زمان بود؛ ۴۹.۵ درصد. نرخ تورم مهر ۱۴۰۰ به میزان۴/ ۴۵ به نرخ تورم سال ۱۳۷۴ نرسیده است ولی با توجه به آسیبهای واردشده بر مردم از ۱۳۷۴ تاکنون، نادیدهگرفتن تورم انتظاری احتمالا آسیب سنگینتری درپی داشته باشد. تلخترین نتیجه این بحران، علاوهبر تورم، رکود وحشتناکی است که درد تورم کمرشکن را چند برابر میسازد».
توکلی در این نامه انذارگونه مینویسد: «اگر روش صندوق بینالمللی پول را ادامه دهید باید منتظر نرخهای بسیار آسیبزنندهتر ارز طی همین ماههای آخر سال باشید. مصائب آن وضعیت تحملناپذیر است».
برگرفته از : https://banker.ir/p
منبع: sharghdaily