هر کسی تا زمانی که در قید حیات است میتواند هر نوع تصرفی در اموالش داشته باشد. برای مثال هر شخصی میتواند در زمان حیات اموالش را به دیگران منتقل کند و اطرافیان نمیتوانند به این مساله اعتراضی داشته باشند. به عبارت دیگر هر کسی آزاد است که در مورد اموالش به هر شکلی تصمیم بگیرد. اما براساس قانون کسی نمیتواند ورثه خود را از ارث محروم کند.
البته لازم به ذکر است که هر فردی میتواند تا یک سوم از اموال خود را به هر شکل که مایل است وصیت کند؛ یعنی اگر متوفی بخواهد یکی از ورثه سهم کمتری به ارث ببرد میتواند تا یک سوم از اموالش را برای سایر وراث وصیت کند تا از سهمالارث آن یک نفر کاسته شود. دلیل این سختگیریها در این است که قواعد ارث جز قواعد امری هستند و امکان تخطی از آنها وجود ندارد. با این حال اگر شخصی پیش از مرگ به صورت صلح عمری اموالش را به کسی صلح کند، بعد از مرگش این اموال به فرد موردنظر منتقل میشود. پس افراد میتوانند با رعایت شرایطی درمورد اموالشان برای بعد از مرگ تصمیمگیری کنند اما امکان محرومیت کلی ورثه از ارث وجود ندارد.
انواع وصیت
وصیت دو نوع دارد:
- وصیت عهدی
در ماده ۸۲۶ قانون مدنی به وصیت عهدی اشاره شده است. بر طبق قانون وصیت عهدی یعنی شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امور خود مامور کند. برای مثال ممکن است متوفی به شخصی وصیت کند که بدهیهای او را بعد از مرگ بپردازد و یا اداره امور فرزند صغیر او را به عهده بگیرد. این نوع از وصیت، جزئی از ایقاعات است. به عبارت دیگر وصی تا زمانی که موصی زنده است میتواند وصایت را رد کند اما اگر موصی بمیرد دیگر حق رد وصیت را ندارد.
- وصیت تملیکی
وصیت تملیکی در ماده ۸۲۶ قانون مدنی ذکر شده است. در این نوع از وصیت، موصی عین یا منفعتی از مال خود را به موصی له میبخشد. البته موصی تنها برای یک سوم از اموالش قدرت تصمیمگیری دارد. در وصیت تملیکی قبول یا رد وصیت میتواند بعد از فوت موصی صورت بگیرد. اما اگر موصی له در ابتدا وصیت را قبول کند بعد از آن امکان رد ندارد.
تقسیم ارث در زمان حیات چگونه است؟
هر شخصی میتواند تا زمانیکه در قید حیات است برای اموالش تعیین و تکلیف کند اما برای بعد از مرگ این آزادی عمل وجود ندارد و بر طبق قانون متوفی تنها برای یک سوم اموالش میتواند تصمیم بگیرد. اگر شخصی بخواهد در زمان حیات اموال خود را بین ورثه تقسیم کند باید تعیین کند که این مال در زمان حیات او به ورثه منتقل شود یا بعد از فوت او. اگر این انتقال اموال برای زمان حیات باشد مشکلی وجود ندارد اما اگر بخواهد انتقال اموال را به بعد از مرگ موکول کند، تنها تا یک سوم آن را میتواند منتقل کند.
اگر فردی در زمان حیات، منفعتی از مال خود را به شخص دیگری منتقل کند، عقد بیع ایجاد میشود. اما اگر برای فرد حق سکونت در نظر بگیرد، عقد صلح محقق میشود. افراد میتوانند اموال خود را با صلح عمری به دیگران ببخشند. در این صورت به فرد وکالت داده میشود که از ملک مالک استفاده کند. لازم به ذکر است که اگر شخصی در زمان حیات، مال خود را به رایگان به شخص دیگری منتقل کند هبه نامیده میشود.
در مجموع و به طور کلی افراد تا زمان حیات، برای هر دخل و تصرفی در اموالشان آزاد هستند و تمام نقل و انتقالاتشان قانونی و مشروع است. اما اگر متوفی در زمان حیات با اجبار یا با فریب اموال خود را به نحوی به دیگران منتقل کند، ورثه میتوانند با اثبات فریبکارانه بودن تقسیم اموال، درخواست خسارت بدهند و از حق فسخ خود استفاده کنند.
چه کسانی از ارث محروم می شوند؟
تحت برخی شرایط ممکن است ورثه از ارث محروم شوند. در ادامه به این موارد اشاره خواهیم کرد:
- قتل: اگر فردی مورث خود را بکشد از ارث محروم میشود. مثلا اگر پسر پدر را بکشد نمیتواند چیزی از اموال پدرش را به ارث ببرد
- حجب: ورثه بر اساس طبقات ارث، تقسیم میشوند. اگر از طبقه بالاتر کسی از ورثه حاضر باشد، طبقات پایینتر از ارث ممنوع میشوند. برای مثال اگر پدر و مادر و فرزندان متوفی زنده باشند دیگر خواهر و برادر او ارثی نخواهند داشت. به این حالت که وجود یکی از ورثه مانع ارث بردن دیگری شود، حجب میگویند.
- یکی از موانع ارث کفر است: بر طبق قانون کافر از مسلمان ارث نمیبرد. اما اگر کافر فوت کند و یکی از وراث او مسلمان باشد، همه اموال متعلق به او خواهد بود و این شخص مانع از به ارث بردن سایر وراثی که کافر هستند میشود.
بیشتر بخوانیم: تامین دلیل چیست و انواع آن کدام است؟
محرومیت های قانونی از ارث
بر طبق قانون فرزندی که ولدالزنا باشد و حاصل یک رابطه نامشروع باشد، از والدین خود ارث نمیبرد. یک مورد دیگر که موجب محرومیت از ارث میشود زمانی است که بین زن و شوهری لعان صورت بگیرد و این دو یکدیگر را لعن کنند و بعد در زمان عده یکی بمیرد؛ در این حالت آن کسی که زنده مانده از شخص متوفی ارث نمیبرد.
علاوه بر این فرزند این زن و شوهر هم به علت لعان و نفی پدر، نمیتواند از پدرش ارث ببرد. حتی پدر هم نمیتواند از فرزندی که نفی کرده ارثی ببرد. اگر پدر بعدا از لعان رجوع کند باز هم رابطه توارث بین او و فرزندش برقرار نمیشود و او از فرزندش ارث نمیبرد اما فرزند بعد از رجوع پدر از لعان مجدد از او ارث میبرد.
علاوه بر تمام این موارد، یکی دیگر از مواردی که مانع ارث میشود فوت زودتر فرزند است. به عبارت دیگر اگر فرزندی زودتر از والدینش فوت کند، بعد از فوت والدین، به ورثه آن فرزند از اموال والدین وی ارث تعلق نمیگیرد.
منبع : https://sezaonline.com