به گزارش بنکر (Banker)، دادههای مرکز آمار نشان میدهد؛ بهطور میانگین در مناطق شهری ایران هزینه تامین نان برای یک خانوار در دهک ثروتمند، ۱٫۶برابر هزینه خرید نان یک خانوار فقیر برآورد شده است. این نسبت در مناطق روستایی ۲٫۹برابر اعلام شده است.
به بیان شفافتر یک خانوار فقیر ایرانی در نقاط شهری در سال گذشته ۶۶۶هزار تومان و یک خانوار روستایی ۴۵۱هزار تومان بابت خرید و مصرف نان هزینه کردهاند؛ درحالیکه دهک ثروتمند شهری ایران یکمیلیون و ۱۱۱هزار تومان و در نقاط روستایی هم یکمیلیون و ۱۹۱هزار تومان برای خرید نان هزینه کرده است.
این گزارش توضیح میدهد: بهرغم تحویل آرد گندم به قیمت یارانهای، در مناطق روستایی و شهرهای زیر ۲۰هزار خانوار، روند تغییرات هزینه خرید یا مصرف آرد گندم در بین دهکهای مختلف جامعه دارای نوسان زیادی است و نسبت هزینه در دهک ثروتمند به دهک اول از روند ثابتی تبعیت نمیکند.
نکته مهم اما اینجاست که یک خانوار ثروتمند شهری و روستایی در سال ۹۹بهترتیب ۳۳۷و ۴۶۱کیلوگرم نان مصرف کردهاند؛ درحالیکه پارسال یک خانوار فقیر شهری و روستایی بهترتیب ۲۹۵و ۲۰۰کیلوگرم نان استفاده کردهاند. بهنظر میرسد پرداخت یارانه نان و آرد گندم در کشور عادلانه نیست و نسبت مصرف نان در دهک ثروتمند به دهک فقیر در مناطق شهری بهطور متوسط ۱٫۲برابر و در مناطق روستایی ۲٫۶برابر بوده است.
داستان برنج
به گزارش همشهری، مصرف برنج ایرانی در مناطق شهری و روستایی رویه متفاوتی را تجربه میکند. ظرف سال گذشته در مناطق شهری، میزان هزینهای که دهک دهم یا ثروتمند جامعه برای خرید برنج پرداخته، ۱۷برابر هزینهای بوده که دهک اول یا فقیر برای پلوخوری پرداخت کردهاست و در مناطق روستایی این نسبت به ۶۴درصد رسیده است.
به بیان روشنتر، یک خانوار فقیر ایرانی در منطقه شهری بهطور میانگین در سال گذشته ۱۹۵هزار تومان بابت خرید برنج ایرانی هزینه کرده و یک خانوار روستایی فقیر فقط ۶۸هزار تومان پول برای خرید و مصرف این کالا پرداخت کرده، اما دهک ثروتمند جامعه شهری برای خرید برنج ایرانی ۳٫۲میلیون تومان و خانوار ثروتمند روستایی ۴٫۳میلیون تومان هزینه کرده است.
این درحالی است که خانوادههای ثروتمند ایرانی برای خرید برنج خارجی، نسبت به خانوادههای کمدرآمد، تمایل کمتری نشان میدهند و ظاهرا ثروتمندان برنج خارجی را یک کالای پست قلمداد میکنند؛ بهگونهای که در مناطق روستایی نسبت هزینه برنج خارجی یک خانوار ثروتمند به یک خانوار کمدرآمد یا فقیر بین ۴تا ۶درصد نوسان داشته است.
بهطور مثال یک خانوار شهری فقیر سالانه ۵۲۰هزار تومان و یک خانوار فقیر روستایی ۲۶۴هزار تومان برای خرید برنج خارجی پول پرداخت میکند و یک خانوار ثروتمند شهری هم سالانه ۴۱۴هزار تومان هزینه میکند، اما خانوار ثروتمند روستایی در یک سال ۱٫۴میلیون تومان برنج خارجی مصرف میکند.
بیشترین هزینه بابت برنج خارجی را دهکهای متوسط و رو به پایین جامعه میدهند. مرکز آمار میگوید: دهک پردرآمد جامعه نسبت به دهک فقیر و کمدرآمد در سال ۹۵معادل ۱۴برابر و در سال۹۹ هم ۱۲برابر بیشتر برنج ایرانی مصرف کرده که این نسبت در مناطق روستایی در دوره ۹۵تا۹۹ بهطور متوسط ۶۰برابر بوده است.
یک خانوار فقیر شهری در سال گذشته ۱۰کیلوگرم برنج ایرانی خورده، اما یک خانوار ثروتمند شهری در همان سال ۱۲۴کیلوگرم برنج ایرانی مصرف کرده است. نکته مهم اینکه یک خانوار فقیر روستایی در سال گذشته فقط ۳٫۵کیلوگرم برنج مصرف داشته؛ درحالیکه یک دهک ثروتمند روستایی در همین سال گذشته ۱۹۰کیلوگرم برنج ایرانی مصرف کرده است.
فقر مصرف شیر در بین فقرا
یک خانواده ثروتمند ایرانی پارسال ۶برابر یک خانوار فقیر ساکن مناطق شهری و ۹برابر یک خانوار فقیر روستایی شیر مصرف کرده است. این را مرکز آمار ایران میگوید و میافزاید: بهرغم اینکه انتظار میرفت بهدلیل ماهیت شغلی در مناطق روستایی، مصرف شیر در روستاها و در بین خانوارهای فقیر وضع بهتری نسبت به مناطق شهری داشته باشد، اما اختلاف بین سرانه مصرف شیر، در میان فقیر و غنی در نقاط روستایی حتی از مناطق شهری هم بیشتر شده است.
فقیرترین خانوار شهری و روستایی ایران در سال گذشته بهترتیب ۱۴۲و ۸۶هزار تومان برای خرید شیر هزینه کردهاند؛ درحالیکه ثروتمندترین خانوار شهری و روستایی ایران در این مدت بهترتیب ۸۴۵و ۶۹۴هزار تومان پول برای خرید و مصرف شیر پرداخت کردهاند.
تازهترین برآورد مرکز آمار میگوید: میانگین مصرف شیر یک خانوار شهری از ۹۳٫۹کیلوگرم در سال ۹۵به ۷۰٫۴کیلوگرم در سال ۹۹کاهش یافته و مصرف شیر در مناطق روستایی هم از ۱۲۰کیلوگرم به ۸۹کیلوگرم افت کرده است. براساس این گزارش، در سال گذشته یک خانوار فقیر شهری و روستایی بهترتیب ۳۳٫۶و ۲۲٫۴کیلوگرم شیر مصرف کرده؛ درحالیکه یک خانوار ثروتمند شهری و روستایی طی سال گذشته بهترتیب ۱۲۵و ۱۴۰کیلوگرم شیر خوردهاند.
وضع مصرف روغن
بررسی هزینه سالانه خانوارها در مصرف روغن نشان میدهد اختلاف هزینه روغن نباتی پردرآمدترین خانوارها به کمدرآمدترین آنها در مناطق شهری در فاصله سالهای ۹۵تا ۹۹بهطور میانگین دوبرابر و در مناطق شهری ۳٫۶برابر بوده که یکی از دلایل دوبرابر بودن این نسبت در مناطق شهری میتواند استفاده از روغن نباتی خارجی در بین خانوارهای ثروتمند باشد که باعث شده هزینه بالاتری را بپردازند.
مصرف روغن نباتی جامد و مایع در مناطق شهری از دهک اول تا دهم خانوار بهطور متوسط در یک محدوده قرار دارد و در مناطق روستایی بین سالهای ۹۵تا ۹۸مصرف این کالا با مصرف دهک ثروتمند نسبت مستقیم دارد.
رشد مصرف شکر اغنیا
این گزارش میافزاید: یک خانوار ثروتمند در بازه زمانی یادشده بهطور متوسط ۳٫۵برابر یک خانوار فقیر شهری و ۷٫۵برابر یک خانوار فقیر روستایی برای خرید و مصرف شکر هزینه کرده است. طبق آمار موجود، روند صعودی مصرف شکر در دهکهای بالای درآمدی روستایی و شهری رخ داده است.
منبع : https://banker.ir/p