در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
برای دستمزد سقف تعیین میشود اما برای قیمتها نه/ برای تامین هزینههای توسعهای نمیتوان به درآمدهای مالیاتی اکتفا کرد.
یک استاد دانشگاه گفت: : درآمدهای مالیاتی میتواند هزینههای جاری دولت را تامین کند اما برای تامین هزینههای عمرانی و توسعهای نمیتوان به درآمدهای مالیاتی اکتفا کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مرکز آمار ایران از کاهش نرخ تورم طی ماههای اخیر خبر داده است. بر این اساس نرخ تورم نقطهای آبان ماه ۳۵.۷ درصد و نرخ تورم سالانه ۴۴.۴ درصد بوده است. همچنین نرخ تورم نقطهای آذرماه به ۳۵.۲ درصد و نرخ تورم سالانه به ۴۳.۴ درصد رسیده است. دولت معتقد است با اصلاح سیاستهای غلط دولت گذشته نرخ تورم در ماههای آینده به همین شکل روند نزولی خواهد داشت. اما آیا میتوان با استناد به آمار مرکز آمار ایران کاهش نرخ تورم را دلیلی بر بهبود وضعیتِ معیشت مردم طی این ماهها و ماههای آتی دانست؟
آلبرت بغزیان (استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی) در پاسخ به این سوال میگوید: اول اینکه در خصوص صحت آمارهایی که مرکز آمار ارائه داده است، نمیتوانیم صحبت کنیم اما خب آنچه مردم در زندگیِ روزمره حس میکنند نیز مهم است. اینکه عدهای بگویند قیمت فلان کالای اساسی کاهش پیدا کرده اما مردم چیز دیگری ببینند، موضوعی است که نمیتوان از آن گذشت.
وی گفت: موضوع این است که وقتی هزینهی تولید بالا نرفته و نرخ ارز مدتهاست ثابت مانده و جریان واردات قطعات هم مشابه قبل است، چرا باید قیمتها افزایش پیدا کند؟ مگر سالها قیمتها به همین خاطر افزایش پیدا نکرده است؟ خب مدتی است اینها ثابت هستند، پس چرا ما باید تورم داشته باشیم؟ دولت باید برای کاهش قیمتها اراده داشته باشد.
بغزیان بیان کرد: اینکه میگویند نرخ تورم کاهش پیدا کرده، نشان دهندهی ارزان شدن قیمتها نیست. فرض کنید تورم پارسال۳۰ درصد بوده و امسال ۲۰درصد شده است، نکته اینجاست که باز هم بیست درصد قیمتها بالا است. پس کاهش نرخ تورم به منزلهی ارزان شدن نیست به منزلهی کاهش رشد قیمت است و ممکن است مجددا قیمتها افزایش پیدا کند. در واقع میخواهم بگویم که چرا ما باید انتظار تورم بالاتری داشته باشیم وقتی تا این حد درگیر تورم هستیم.
این استاد دانشگاه بیان کرد: اینکه با مبنا قرار دادن تورم سالیانه بگویند تورم تغییر چندانی نکرده و عدهای دیگر نیز با مبنا قراردادن تورم نقطه به نقطه بگویند نرخ تورم چند درصد کاهش پیدا کرده است، چیزی را تغییر نمیدهد. واقعیت این است که قیمتها بالاست و مردم قدرت خرید خود را از دست دادهاند.
این استاد دانشگاه در پاسخ این سوال که آیا سیاستهای پولیِ دولت سیزدهم باعث کاهش نرخ تورم شده است، گفت: ببینید کسری بودجه سبب میشود دولت از بانک مرکزی استقراض کند و این استقراض باعث افزایش نقدینگی و افزایش نرخ تورم میشود. در واقع نقدینگی به خاطر کمبود درآمد دولت افزایش پیدا میکند. خب حالا دولت میگوید من در این مدت قرض نکردهام و اینگونه تورم را کاهش دادهام؛ اما سوال ما این است که اگر دولت قرض نکرده، چگونه هزینهها را پرداخت کرده است؟ آیا از طرق دیگر هزینهها را تامین کرده است؟ و بعد اینکه ما الان قرض نکردیم دلیل نمیشود که بعدا قرض نکنیم.
این استاد دانشگاه همچنین با اشاره به اهمیت درآمدهای مالیاتی گفت: درآمدهای مالیاتی میتواند هزینههای جاری دولت را تامین کند اما برای تامین هزینههای عمرانی و توسعهای نمیتوان به درآمدهای مالیاتی اکتفا کرد. دولت در لایحهی بودجه به افزایش درآمدهای مالیاتی اشاره کرده است اما مشخص نیست از چه طریقی میخواهد این درآمدها را افزایش دهد. آیا درآمد مالیاتی قرار است با افزایش پایههای مالیاتی جدید افزایش پیدا کند یا افزایش نرخ مالیاتی؟
بغزیان ادامه داد: دولت باید با مقابله با فرار مالیاتی یا کاهش معافیتهای مالیاتیِ غیرضرور به درآمد مالیاتی برسد نه اینکه با افزایش نرخ مالیات و دست کردن در جیبِ حقوقبگیران درآمد مالیاتی خود را افزایش دهد. دولت باید مشخص کند چگونه قرار است درآمد مالیاتی را افزایش دهد اگر از مسیر درست این کار را انجام دهد میتواند به کاهش نرخ تورم کمک کند.
بغزیان در ادامه با اشاره به صدماتی که در شرایط تورمی بر معیشتِ حقوقبگیران وارد میشود، گفت: تورم ظلم به کارگران و حقوقبگیران است. آنها باید صبر کنند تا سرِ سال دستمزدشان بر اساس تورم سال جاری افزایش پیدا کند و در سال بعد هم با همان دستمزد سر کنند. اما آن کس که شغل آزاد دارد، هر اندازه نرخ تورم افزایش پیدا کند، قیمت کالا و خدمات خود را افزایش میدهد.
استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه در این وضعیت حتی افزایش حقوقها هم نمیتواند آنطور که باید کارگران را از وضعیتِ بد معیشتی نجات بدهد، گفت: افزایش صرف دستمزد باعث نمیشود این اقشار منتفع شوند؛ در واقع اگر دستمزد براساس نرخ تورم افزایش پیدا کند، تازه وضعیت سر به سر میشود.
وی افزود: باید توجه کنیم که حقوقها با فاصلهی یکساله افزایش پیدا میکند؛ به عبارتی کارگران یک سال هزینه میکنند و بعد در پایان سال، حقوق براساس نرخ تورم سالی که گذشته افزایش پیدا میکند. خب با شروع سال جدید یک سال دیگر کارگر باید با نرخ تورم همان سال جدید اما با دستمزدهایی که براساس تورم سال قبل تعیین شده سر کند. به همین دلیل کارگران به لحاظ دستمزد همواره یک سال عقب هستند.
این استاد دانشگاه با اشاره به تعیین حداقل حقوق کارگران بیان کرد: برای دستمزد سقفی تعیین میشود اما قیمتها سقف ندارد. قیمتها میتواند تا بینهایت بالا برود؛ قیمت خودرو و اجاره خانه دائم افزایش پیدا میکند. بنابراین شرایط ناعادلانه است. عدالت این است که دولت بر قیمتها نظارت کند تا قیمتها دائم بالا نرود.
بغزیان با بیان اینکه ممکن است با افزایش دستمزدها قیمتها افزایش پیدا کند، گفت: سهم دستمزد در تولید زیاد نیست اما ممکن است با افزایش دستمزد، قیمتها بسیار بیشتر از این سهم افزایش پیدا کند، که در اینصورت دولت باید نظارت کافی بر قیمتها داشته باشد.
بغزیان تاکید کرد: کاهش نرخ تورم یکی از موضوعات مهمی است که باید به آن توجه شود. برای کاهش نرخ تورم و خروج کارگران از این وضعیت بحران باید تولید افزایش پیدا کند. تولید باید به نحوی بالا برود که هزینهی تمام شدهی آن محصول به طور متوسط کاهش پیدا کند در این صورت فرد میتواند ارزانتر کالا و خدمات مورد نیاز خود را دریافت کند.
منبع : https://www.ilna.news