نخبگان از دغدغههایشان میگویند؛
سنگاندازی مدیرانِ سطح پایین در بکارگیری نخبگان/ «شایستهسالاری» وجود ندارد.
نخبگان به دنبال تحقق آرزوی توسعه میهن هستند و دولتمردان طرحهایی ارائه میکنند تا هم نخبگان داخل را به ماندن در کشور امیدوار کنند و هم نخبگانی که مهاجرت کردهاند را برای برگشت به ایران ترغیب کنند و حالا باید دید این اهداف چگونه و چه زمانی محقق خواهد شد؟
نکته قابل تامل این است که براساس گزارشها و آمارهای سال گذشته رصدخانه مهاجرت ایران، تا پیش از سال ۱۳۹۴ سیاست یا برنامه جامع و مشخصی در راستای بازگشت مهاجران ایرانی بصورت جدی و نظام مند در دستور کار قرار نگرفته بود. در سال ۱۳۹۴ طرح «همکاری با متخصصان و دانشمندان ایرانی غیرمقیم» به عنوان واکنشی در پاسخ به پدیده بازگشت برخی از مهاجران ایرانی خارج از کشور طراحی و آغاز شد و بعد از آن نیز اقداماتی در راستای «بازگشت، بازبهرهمندی و چرخش نخبگان» صورت گرفت.اما اتخاذ این رویکرد فعالانه تابع دو عامل است: «افزایش آمادگی کشور برای جذب متخصصان ایرانی بازگشتی» و «ایجاد میل به بازگشت در میان متخصصان ایرانی خارج از کشور.» چندی قبل دوازدهمین همایش بنیاد ملی نخبگان بعد از شش سال وقفه برگزار شد و نخبگان عضو بنیاد با رئیس جمهور و وزیر علوم دیدار داشتند. در این رویداد نخبگان دغدغههای خود را بیان کردند، اما روشن است که همایشی چندساعته نمیتواند فرصتی برای بیان مشکلات این افراد، انگیزهمندی آنها برای جلوگیری از مهاجرت و تحقق شعار دولت سیزدهم و سرآمدی و حکمرانی نخبگان در کشور باشد و نمیتوان انتظار داشت اهداف یک شبه محقق شود و هم نخبگان داخل کشور هم نخبگان ایرانی مهاجرت کرده، هر دو گروه به خواسته های خود برسند و شاهد تحولی عظیم در به کارگیری نخبگان در حکمرانی باشیم.
در گردهمایی مذکور بنیاد ملی نخبگان که جمع قابل توجهی از نخبگان کشور در آن حضور داشتند، با برخی نخبگان گفت و گو کردیم و از آنها درمورد دغدغههایشان و امیدشان به طرحهای حمایتی ریاست جمهوری و وزارت علوم و بنیاد ملی نخبگان پرسیدیم.
از نخبگان پرسیدیم که فکر میکنند طرحهای حمایتی دولت چقدر در بازگشت نخبگان موثر است؟ چقدر میتواند از مهاجرت آنها جلوگیری کند و تا چه میزان امید به اجرایی شدن این طرحها دارند؟
برخی مدیران جسارت استفاده از نخبگان را ندارند
برای رسیدن به پاسخ این سوالات به جمع نخبگان که در سالن اجلاس ریاست جمهوری جمع بودند رفتیم. اولین نخبه ای که با او وارد گفتوگو شدیم، جوانی به نام ابراهیم بود. او که فارغ التحصیل مقطع دکتری از دانشگاه تهران در رشته آسیبشناسی ورزشی بود، در خصوص نگاه خود به همایش بنیاد ملی نخبگان و وعده های مسوولان گفت: واقعیت این است که همایشهایی مثل همایش بنیاد ملی نخبگان میتواند شروع کار باشد، اما باید گفت ارتباط بنیاد ملی نخبگان با نخبگان کشور کم است و به نوعی ارتباط یک طرفه است به این صورت که ما رزومه میفرستیم و آنها تایید میکنند بعد از آن نخبه رها میشود، در حالی که پس از اینکه به نخبهای تسهیلات میدهند، باید از او کار بخواهند.
این نخبه در ادامه اظهار کرد: در این مسیر به نخبه برچسب نخبگی میزنند و میگویند نماینده جامعه هستی، ولی بعد که باید از او کارهایی بخواهند، کسی سراغش نمی آید. سالهاست که دغدغههای ما مطرح شده است و خیلی از این دغدغهها را ریاست جمهوری و مسئولان میدانند و مشکل اصلی ما در استفاده از نخبگان است که متاسفانه در برخی بسترها برخی مدیران شاید به خاطر ضعف خودشان، جسارت استفاده از نخبگان را ندارند یا به عبارتی توان پاسخگویی به آنها را، چرا که نگرانند نخبه وارد دستگاهی شود و جای آنها را در دستگاه بگیرد. از نظر من این مسائل از جمله علتهایی است که منجر به عدم استفاده از نخبگان در حکمرانی شده است.
او با تاکید بر اینکه درصد کمی از نخبگان در جایگاههای تصمیم گیری هستند، این پرسش را مطرح کرد که آیا نخبگان در بسترهایی که قرار است برای حکمرانی تصمیم گیری کنند حضور دارند؟ و اینطور در مورد سوالی که مطرح کرد، توضیح داد: حاکمیت میخواهد نخبگان را در حکمرانی به کار گیری کند، ولی مدیرانی که در سطوح پایینتر قرار دارند هنوز این را نمیپذیرند و نیاز است که این مهم از سوی آنها پذیرفته شود یا دستورالعملهایی ایجاد شود که به صورت دستوریتر به موضوع به کارگیری نخبگان بپردازد.
این نخبه ادامه داد: فعلا در قسمتهای مختلف دستوراتی وجود دارد و اولویت جذب در دستگاه دولتی با نخبگان است، اما آن دستگاه هیچ تمایلی به این کار ندارد یا اصلا توانش را ندارد که هر دو مورد مانع اصلی به کارگیری نخبگان است.
او درخصوص مهاجرت نخبگان و تاثیر عدم به کارگیری آنها در حکمرانی در افزایش انگیزه مهاجرت گفت: این موضوع طبیعی است؛ اغلب نخبگان به لحاظ کسب درآمد شاید مشکلی نداشته باشند، چرا که اکثرا میتوانند در آمد کسب کنند و قطعا توانمندیهایی دارند که عنوان نخبگی برای آنها تایید شده است. خیلی از نخبگان در سطح جامعه در مشاغل دسته دوم و شخصی درآمد کسب میکنند، اما علاقه دارند که در بخشهایی از کشور حل مسئله کنند. وقتی از آنها در حل مسئله استفاده نشود، میتوانند مهاجرت کنند و بستگی به علائق فرد دارد، ولی به کارگیری آنها قطعا از مهاجرتشان جلوگیری میکند.
شایستهسالاری وجود ندارد
در ادامه وارد گفتوگو با یکی از طلبههای نخبه شدیم که عضو بنیاد ملی نخبگان نیز بود. او با تاکید به اینکه اصلا دلم نمیخواهد در مورد وضعیت نخبگان در رشته های مختلف سیاه نمایی کنم، صحبت های خود را اینطور شروع کرد: ما در عین حال که به کشور و آینده آن و این تعداد جوان توانمند امیدواریم، اما همانطور که رئیس جمهور نیز در دوازدهمین همایش بنیاد ملی نخبگان اشاره کرد، این همایش بیشتر جبنه نمادین دارد و جلساتی نیست که از دل آن حکمرانی نخبگان به وجود بیاید. وقتی به همایش آمدم هم همین تصور را داشتم که از چنین جلساتی، حکمرانی نخبگان و سرآمدی ایران و… حاصل نمیشود.
این طلبه نخبه ادامه داد: امروز تلاشهای زیادی برای نخبگان میشود، اما مثلا وقتی کارگاه میگذارند و متخصصانی در این کارگاهها حاضر میشوند، تعدادی نخبه هم در این کارگاه حضور دارند و هرکدام از آنها فقط دو دقیقه سخنرانی میکنند. با این دو دقیقه سخنرانی نه تفکر مسئول عوض میشود نه نخبه توانسته حرفش را بزند و احساس کند که آنچه میخواسته بیان کرده و توانسته نظر مسئول را تغییر بدهد و نه حتی نظر مسئول با این سخنرانی کوتاه تغییر کرده است.
او در مورد ورود نخبگان حوزوی به نظریهپردازی در حوزه علوم انسانی و رشد این شاخه علمی در کشور همگان با سایر کشورهای دنیا، گفت: امروز شایسته سالاری وجود ندارد. اگر پلههای موفقیت ده پله باشد مثلا ما تا پله ششم رسیده ایم. حالا اگر به پله ششم رسیدیم، قطعا خوبیها و توانمندیهایی داشتهایم، اما چه میشود که نمیتوانیم چهار پله دیگر را طی کنیم؟ دلیلش این است که شایسته سالاری وجود ندارد. من در مورد پژوهشگاههای حوزوی که تجربهاش را دارم، دیدهام که فردی با رزومهای در برخی پژوهشگاهها مسئول است که وقتی بررسی میکنیم، میبینیم رزومه قوی ندارد و مقالاتش آن چنان قدرتی ندارند بعد با سن کم، مسئول فلان پژوهشگاه شده است؟! سوال پیش میآید که او چطور در این جایگاه نشسته است و مسئول پژوهشگاه مهمی در کشور شده است؟
این نخبه به عدم وجود شایسته سالاری در کشور به عنوان یک مانع تاکید کرد و ادامه داد: ما نیروی کافی در حوزه علوم انسانی داریم که هم معتقد به نظام هستند هم خوش فکر و پر تلاش و میتوانند به کشور خدمت کنند، اما به کار گرفته نمیشوند و این موضوع اذیت کننده است. سلبریتی دنبال دیده شدن است، اما کسی که دغدغه کار علمی دارد، دوست دارد شکوفا شود و این برایش ارزشمند است نه اینکه پول زیادی به او بدهند یا صرفا بخواهد مقامی داشته باشد. همین که زمینه را فراهم کنند تا فرد بتواند کار موثری بکند، امیدوار میشود.
این طلبه نخبه یادآوری کرد: وقتی چنین فردی نتواند استخدام نشود، با خود فکر می کند تا کی باید گوشه حجره یا اتاقش بنشیند و بخواند و بنویسد تا شاید دیده شود یا حتی نشود؟ آورده های علمی اش استفاده شود یا نشود؟ با این وضعیت ذوقش کور میشود. سالی ۳۰ میلیون به نخبه هم بدهند آخر این پول چه دردی از نخبه دوا میکند؟ نخبه دنبال اثرگذاری است و دلش میخواهد دیده شود و احساس نکند بیاثر و غیرمفید است. این نکته مهم است. همه آنهایی که به خارج میروند دنبال مادیات نیستند بلکه شاید مهاجر میکنند چون آنجا بیشتر احساس مفید بودن میکنند.
وضع رسیدگی به نخبگان کشور بهتر شده است
در بین نخبگانی که برخی علاقه ای به گفت و گو نداشتند و فکر می کردند گفتن مکرر مشکلاتشان بی فایده است، با مریم فارغ التحصیل دکتری رشته مهندسی برق از دانشگاه صنعتی شریف رو به رو شدیم.
مریم در مورد ارتباط بنیاد ملی نخبگان و طرحهای جدید حمایتی دولت کنونی از سرآمدان علمی کشور گفت: امروز خیلی وضع رسیدگی به نخبگان کشور بهتر شده است و طرحهایی مثل طرح شهید چمران بخشی تقاضا محور دارد و نخبه میتواند از این طریق وارد صنعت شود و استادی که در صنعت مورد نظرش کار میکند را پیدا کند و تعامل بین آنها ایجاد شود. هنوز جای کار زیادی وجود دارد و اینطور نیست که بگوییم به کمال رسیدهایم و ما راضی هستیم، اما واقعا کارهایی شده که میتواند بهتر هم شود.
او در خصوص مهاجرت دوستان نخبه خود و ارتباطش با نادیده گرفته شدن آنها توسط دولت گفت: در کشور انجام خیلی از کارها با بروکراسی همراه است و نخبه برای هر کاری باید مدتها معطل شود و گاهی به نخبه اهمیت هم نمیدهند و کسی توانایی او را نمیبیند. دولت باید حمایتهای جدی انجام دهد و جایگاه نخبه مشخص شود. امیدواریم روندی که میبینیم و چیزهایی که میشویم در حد حرف نباشد و عملیاتی شود.
حضور نخبگان در سیاستگذاری جامعه را دگرگون خواهد کرد
الهه نخبه جوان دیگری بود که در رشته مهندسی عمران از دانشگاه امیرکبیر مدرک دکتری گرفته بود. او حضور جدی نخبگان در سیاستگذاری های کشور را مهمترین راهکارها در نگه داشت آنها در وطن میدانست. این نخبه درخصوص دیدگاه خودش درمورد برنامه های حمایتی دولت از نخبگان گفت: حضور نخبگان در سیاستگذاری، جامعه را دگرگون خواهد کرد. خوب است در هر بخش، متخصص حرفهای هر رشته را در راس کار گذاشت؛ کسی که حرفی برای گفتن دارد و رشتهاش مرتبط است و دانشجویی برتر و موفق بوده است، باید در حکمرانی به کارگیری شود.
او تاکید کرد: با این روشهاست که از خروج نخبگان جلوگیری میشود. خیلی از دوستان نزدیکم که عضو بنیاد ملی نخبگان نیز هستند در استخدام شدن مشکلاتی داشتهاند و من دیدهام که چقدر در جذب نخبگان سلیقگی عمل میکنند. حتی به برگزیدگی نخبگان آنقدر که باید توجه نمیشود و افرادی که صلاحیت ندارند، گاها از نخبگان هم جلوتر هستند. فردی که برای جذب و استخدام اقدام میکند، کلی از سالهای جوانی خود را صرف کرده است و در نهایت جایزههای جذب نخبگان را که برنده میشود بازهم میبیند اثری ندارد و ناامید میشود و همین باعث میشود خیلی از افراد تصمیم میگیرند که از کشور بروند.
الهه ادامه داد: اگر سیاستگذاریهایی که در مقاطع مختلف دانشگاه انجام میشود تغییر کند، کمک کننده است. افرادی که جایزه جذب را از بنیاد ملی نخبگان میگیرند یا برندگان جایزه جذب دستگاههای اجرایی، خیلی سخت توانستهاند به این مقام برسند و قطعا فیلترهای زیادی را پشت سرگذاشتهاند و کارگروههای علمی سختگیرانه، رزومهها را بررسی کردهاند و قطعا صلاحیتش را داشتهاند که برگزیده جوایز بودهاند و بیانصافی است که در جذب دستگاههای دولتی یا محیطهای دانشگاهی این افراد، نادیده گرفته شوند.
این نخبه در مورد جزئیات تغییرات مورد نیاز در سیاستگذاریهای دانشگاهها اظهار کرد: خیلی از افراد با لیاقت جذب دانشگاهها میشوند، اما هنوز میبینیم که سلیقهای عمل میشود و توجهی به جوایز نخبگی ندارند و گروه علمی خودش تصمیم میگیرد که چه کسی وارد و جذب شود. این در حالی است که نخبگان سهمیه ویژهای برای جذب دارند و این سهمیه از سمت ریاست جمهوری به آنها اعطا میشود. این مشکلی است که خیلی از نخبگان با آن مواجه هستند و میبینیم سالها از دریافت جوایز نخبگی یک نخبه میگذرد و هنوز نتوانسته اند جذب شود.
برخی اساتید ما را ترغیب به رفتن میکنند
سمیه دانشجوی دکتری دانشگاه تهران در رشته مدیریت دانش و برگزیده طرح شهید وزوایی دیگر نخبه ای بود که با ما گفتوگو کرد. او در مورد دیدگاه خودش نسبت به طرحهای حمایت از نخبگان گفت: با توجه به روندی که میبینیم و ابهام در آینده شغلی، نمیتوانم بگویم امید آنچنانی داریم، اما با توجه به شعار دولت سیزدهم که بحث عدالت و مردم محوری است به این دولت خیلی امیدواریم.
او افزود: شاید نسبت به قبل امیدمان بیشتر شده باشد، ولی امیدواریم از بروکراسی در جذب دستگاههای اجرایی به خصوص در بسترهایی که بیشتر نخبگان دنبال آن هستند، کم شود و افرادی که مستحق هستند به جایگاهی که باید برسند. امیدواریم افرادی که دغدغهمند هستند به جای اینکه پذیرش بگیرند و برای پسادکتری مهاجرت کنند، همینجا بمانند و کار کنند.
سمیه درخصوص این طرحها و توان آنها در نگهداشت نخبگان اظهار کرد: ما نه تنها خودمان دغدغه مهاجرت داریم و در اطرافیانمان شاهدش هستیم حتی در اساتیدمان هم شاهد این مساله هستیم و حتی برخی اساتید هم ما را ترغیب به رفتن میکنند.
این نخبه در ادامه توضیحاتش اضافه کرد: من هنوز به مرحله ای نرسیدهام که بخواهم از کشور بروم و همچنان به آینده ایران امیدوارم و فکر میکنم هنوز میتوانیم در این فضا بمانیم. تک تک نخبگان در صف عضویتشان در بنیاد ملی نخبگان هستند و پشت این عضویت سختیهای بسیار زیادی برای همه ما وجود داشته است و اگر روزی بخواهم به مهاجرت به شکل جدی فکر کنم، حس میکنم میدان را خالی کردهام، اما دغدغهها خیلی زیاد است و امیدواریم این دولت، دغدغههای نخبگان را برطرف کند.
دغدغه اصلی ما ایران است
ساحل دانشجوی دکتری رشته فیزیک دانشگاه سمنان یکی دیگر از نخبگانی بود که از دغدغههایش صحبت کرد؛ او با اشاره به اینکه تا امروز وعدهها و حرفهای مشابهی در خصوص رسیدگی به نخبگان کشور زده شده است و مهم تحقق این وعده هاست، گفت: بارها گفتهاند جذب نخبگان نهایی است، اما در عمل میبینم اتفاقی نیفتاده است. دغدغه اصلی ما ایران است و شعار ما هم سرآمدی ایران است، ولی اگر حمایتی نبینیم و آنطور که میخواهیم جذب نشویم به رفتن فکر میکنیم. همه نخبگان بعد از اینکه مایوس میشوند و دلسردی ایجاد میشود به مهاجرت فکر میکنند.
این نخبه با تاکید بر اینکه نخبگان ایرانی به راحتی میتوانند از دانشگاههای خارجی پذیرش بگیرند، اظهار کرد: نخبگان بعد از پذیرش، دریافتیهای خیلی خوبی هم میتوانند از دانشگاه های خارجی داشته باشند. ما دوستانمان را که مهاجرت کردهاند میبینیم و واقعا شاهد هستیم که چه دریافتهای خوبی دارند. پس در صورتی که حمایتی نبینیم ما هم به رفتن فکر میکنیم.
ساحل یادآور شد: ما درخواست کردیم از پایان نامههای مرتبط با صنعت بیش از این حمایت کنند. هنوز صنایع ارتباط کاملی با دانشگاهها ندارند و هنوز به تزی که به آنها میدهیم اعتماد نمیکنند و فکر میکنند در حد یک دانش فنی است و نمیتوانند از آن حمایت جدی کنند در حالی که اگر بیش از این به دانشگاه ها اعتماد کنند حداقل پایان نامهها در کتابخانهها خاک نمیخورد و باری از دوش صنعت کشور هم برمی دارند.
نخبه دیگر محمد؛ دانشجوی دکتری رشته شیمی کاربردی از دانشگاه شهید بهشتی بود. او معتقد بود که به حرفهای دولت سیزدهم می توان امید داشت، ولی به این شرط که در حد شعار باقی نماند.
اینجا خاکِ ماست
این نخبه در ابتدای صحبت های خود گفت: حقیقتا برای من موقعیت خیلی خوبی پیش آمد که به کشور کانادا مهاجرت کنم، ولی دلم میسوزد؛ اینجا کشور ماست، اینجا خاک ماست. ما در دانشگاه دولتی درس میخوانیم و دولت برای ما هزینه کرده است. ما این مسئله را درک میکنیم و برای همین دوست داریم بهره و سود این تحصیلات برای کشور خودمان باشد اما اگر حمایت واقعی نباشد، گزینه آخرنخبه مهاجرت است. خیلی از دوستان ما رفتهاند و از موقعیت خوبشان در خارج تعریف میکنند و ما هم وسوسه میشویم که مهاجرت کنیم، اما باز هم امیدواریم وعدهدهای دولت جامه عمل پوشیده شود تا بتوانیم بمانیم و به عنوان دانشجوی دکتری برای بعد از فارغ التحصیلی دغدغه نداشته باشیم.
او درخصوص علوم پایه و حمایت از این رشته در توسعه کشور و ارتباطش با صنایع گفت: رشته من شیمی پلیمر است و به شدت کاربردی هم هست و در همه صنایع امکان کار داریم، اما به شرطی که بند پ اجازه دهد. بروکراسی اگر بگذارد ما خودمان را نشان میدهیم و اگر امکانش فراهم شود، از توانمندیهای ما استفاده خواهد شد.
صنعت به دانشگاه اعتماد نمیکند
این نخبه رشته شیمی در ادامه یادآوری کرد: صنعت به دانشگاه اعتماد نمیکند. در بین دوستان ما نخبگانی هستند که میتوانند به کشور و حل مشکلات کمک کنند. در رشته ما این امکان وجود دارد که مهندسی معکوس انجام دهیم یعنی محصولی که وارد کشور میشود را به عقب برگردانیم و روند تولید آن را تشریح کنیم و ببینیم از کجا به این محصول رسیدهاند، اما امکانات برای چنین کاری وجود ندارد که به نیازهای کشور دسترسی داشته باشیم و به جای برخیها، ما کار کنیم تا محصولات داخلی رشد کند و واردات برخی محصولات تمام شود و در آن زمینه خودکفا شویم.
او تاکید کرد: رشته ما شیمی است و دائما با مواد شیمیایی در ارتباط هستیم. ما نفت را صادر میکنیم و خارجیها مواد شیمیایی را با وجود تحریم و به قیمتی چندین برابر به ما میفروشند و ما در این زمینه خیلی معضل داریم.
ما با همه سختیها در کشور ماندهایم
در ساعات آخر همایش با نخبه ای صحبت کردیم که سه مقطع کارشناسی و تحصیلات تکمیلی خود را در رشته نانو در دانشگاه شریف تحصیل کرده بود. این نخبه نیز تمایلی به گفت و گو نداشت و فقط در چند جمله مشکل مهمی را که به گفته خودش مغفول مانده است، مطرح کرد. او در صحبت هایش به عدم تناسب پیشنهادات مالی و شرایط جذب نخبگان داخل و خارج از کشور اشاره کرد و گفت: برای شما یک مثال می زنم؛ تصور کنید برای جذب در هیات علمی در یک دانشگاه، تازه نه دانشگاهی تراز اول در کشور بلکه دانشگاهی در سطح معقول، یک رقمی پیشنهاد می شود و به دانشجوی نخبه دیگری که از خارج به کشور برگشته رقمی بالاتر و شرایط بهتری پیشنهاد می شود و این درحالی است که ما با همه سختی ها در کشور مانده ایم و آنها مدت ها به واسطه مهاجرت از شرایط سخت اینجا دور مانده اند و حالا که به ایران برگشته اند فقط به خارج اینکه خارج رفته هستند، در شرایط بهتری نسبت به ما در جذب قرار می گیرند و این منصفانه نیست.
او با بیان اینکه اگر قرار است چنین تبعیضی بین ما و خارج رفته ها باشد، بهتر است بنیاد نخبگانی جداگانه برای ما و نخبگانی که از خارج به کشور می آیند، تاسیس کنند، اینطور ادامه داد: همه ما بچههای همین کشور هستیم و اگر قرار است با شرایط علمی برابر در جایگاهی برابر قرار بگیریم، باید از امکانات مساوی و مشابه برخوردار شویم و تفاوتها تنها به واسطه شرایط علمی و مطالعاتی متفاوت بین ما قابل پذیرش است. همه ما دنبال توسعه و پیشرفت ایران اسلامی هستیم و امیدواریم حرفهای رئیس جمهور و وزرا و سایر مسئولان به جد دنبال شود و در کنار هم کشور را جلو ببریم.
منبع : https://www.ilna.ir