آمریکا بر همین مبنا، توانسته کشورها را در حفظ مبادلات مبتنی بر دلار پشت سر خود نگه دارد اما این کشور با حذف طلا از نظام اجماع برتون وودز، در عمل تلاش کرد جایگاه طلا را تضعیف و ارزش دلار را بالا نگه دارد اما هر انس طلا که در سال۱۹۳۰ حدود ۲۰دلار، در سال ۱۹۳۳ حدود ۳۳ دلار و در سال ۱۹۴۴ حدود ۳۵دلار ارزش داشت، امروز بیشتر از ۲۰۰۰ دلار ارزش دارد. در واقع حفظ ارزش برابری دلار با طلا، پیوسته به ضرر دلار تمام شد؛ به نحوی که از سال ۱۹۴۴ تاکنون ارزش طلا بیش از ۵۷ برابر، نرخ برابری دلار با طلا شده است. در نتیجه دلار آمریکا در برابر طلا و کالاهای سرمایهای ضعیفتر شده است. آمریکا برای بهرهبرداری، ذخایر جهانی طلای خود را افزایش داده و اینطور که ادعا میکند بیشتر از ۸۱۰۰ تن طلا ذخیره کرده است. در شرایطی که آلمان بهعنوان دومین کشور به لحاظ حجم ذخایر طلا، فقط ۳۳۰۰ تن طلا را نگهداری میکند. به هر صورت آمریکا هم پذیرفته که طلا جایگاه خاصتری دارد اما توام با آن، از زور برای جلوگیری از انباشت سایر ارزها در سبد تجارت جهانی استفاده میکند. مدتی است که برخی کشورها بهدنبال برهم زدن این هژمونی از طریق ایده راهاندازی ارزهای مشترک درون اتحادیهای مانند یوروی اتحادیه اروپا هستند.
در شرق آسیا برای اولین بار در سال ۲۰۰۹ رئیس بانک مرکزی چین، ایده بازگشت به ارزی را که پشتوانه کالایی دارد مطرح کرد، یعنی نظمی برخاسته از شرق در چارچوب برتون وودز. اما باید به این واقعیت توجه داشت که شرایط جهان با سال ۱۹۴۴ ـــ که آمریکا دست بالا را در جنگ دوم در اختیار داشت ـــ متفاوت است. تمایل چین و روسیه به افزایش ذخایر طلا و محدود بودن قابلیت برداشت طلا که به آن ارزش میبخشد، موجب تضعیف دلار در برابر این فلز گرانبها و سایر کالاهای سرمایهای شدهاند البته هنوز با «جهان بدون دلار» یا جهان ارزهای ترجیح داده شده به دلار، فاصله زیادی داریم اما قطعا این اتفاق میافتد.
منبع : https://jamejamonline.ir/fa/news/1408358