عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران معتقد است رشد اقتصادی چهار درصدی منفعت چندانی برای تودهی مردم ندارد و منتفعان رشد اقتصادی در ایران در اقلیت قرار دارند.
در تازهترین گزارش بانک مرکزی اعلام کرده است: بر اساس محاسبات مقدماتی اداره حسابهای اقتصادی این بانک، تولید ناخالص داخلی به قیمت پایه (به قیمتهای ثابت سال ۱۳۹۵) در سهماهه چهارم سال ۱۴۰۱ به رقم ۳۵۹۶٫۸ هزار میلیارد ریال رسید که نسبت به سهماهه چهارم سال ۱۴۰۰، رشد ۵٫۳ درصدی را نشان میدهد. همچنین رشد اقتصادی بدون نفت طی دوره مذکور معادل ۴٫۷ درصد بوده است.
بررسی وضعیت سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصادی (به قیمتهای ثابت سال ۱۳۹۵) مبین آن است که در سهماهه چهارم سال ۱۴۰۱ “تشکیل سرمایه ثابت ناخالص” از رشد ۶٫۰ درصدی نسبت به دوره مشابه سال قبل از آن برخوردار شده است؛ به طوری که در دوره مورد گزارش، رشد تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در دو زیربخش “ماشینآلات” و “ساختمان” به ترتیب معادل ۱۰٫۶ و ۳٫۲ درصد بوده است.
در این گزارش تاکید شده است: رشد تولید ناخالص داخلی در تمام فصول سال ۱۴۰۱ از روندی صعودی برخوردار بوده، به نحوی که از فصل اول تا پایان فصل چهارم سال مزبور، میزان رشد اقتصادی کشور به ترتیب برابر با ۱٫۹ درصد، ۳٫۹ درصد، ۴٫۹ درصد و ۵٫۳ درصد بوده است.
آثار رشد اقتصادی به مردم میرسد؟
مرتضی افقه، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران در گفتگو با خبرآنلاین با اعلام اینکه مردم چندان متوجه مثبت شدن رشد اقتصادی نشدهاند، به دلایل بروز این پدیده در اقتصاد ایران اشاره کرد و گفت: پدیدهی رشد وقتی اتفاق میافتد که حجم اقتصاد ایران بزرگتر شود، باید پرسید آیا واقعا حجم اقتصاد ایران بزرگتر شده یا به واسطه پر شدن برخی ظرفیتهای خالی که در کشور وجود دارد، اقتصاد رشد مثبت را تجربه کرده است. او در توضیح این مطلب افزود: طبیعتا گزینه دوم در ایران محقق شده است چرا که ایران با رشد منفی اقتصادی پس از تشدید تحریمها روبرو شد و حالا در وضعیتی است که کاهش برخی سختگیریهای بینالمللی سبب شده است که بتواند بر مشکلات غلبه کرده و ظرفیتهای خالی موجود را پر کند.
او گفت: طبیعتا این رشد اقتصادی نمیتواند تحولی در زندگی مردم ایجاد کند.
او ادامه داد: از سوی دیگر باید در نظر داشت که در دهه هفتاد تصور بر این بود که رشد اقتصادی با هر کیفیتی مجر به افزایش سطح زندگی مردم میشود اما بعدها روشن شد رشدی که ماحصل سرمایهگذاری در صنایع تکنولوژی بر چون پتروشیمی و … باشد چندان برای جامعه مؤثر نیست.
او گفت: آنچه دولت باید بر آن حساس باشد، بازتوزیع درآمد ناشی از رشد اقتصادی است اما همانطور که گفتم چون ظرفیتهای خالی پر شده این اتفاق نمیافتد.
طبقه متوسط هم فقیر شد
او گفت: بحران اقتصادی ایران بسیار جدی است. باید در نظر داشت که پیش از سال ۱۴۰۰، دولت تشخیص داده بود شصت میلیون نفر باید مشمول دریافت یارانه باشند. این بدان معناست که از جمعیت ۸۴ میلیون نفری ایران، شصت میلیون نفر فقیرند. در موج تورمی دو سال اخیر بیتردید این جمعیت افزایش یافته است و این نکته را نباید از نظر دور داشت که در ایران حتی طبقه متوسط نیز در حال فقیر شدن است.
او گفت: برخی آن قدر شکل زندگیشان را به تدریج عوض کردند و از هزینههایشان زدهاند که خودشان هم درست خبر ندارند که زیر خط فقر قرار گرفتهاند و این موضوع مهمی است که سیاستگذار باید بدان توجه کند.
زهرا علیاکبری
منبع : https://www.khabaronline.ir/live/1779585