افراد در هر جامعه ای دارای حقوقی از قبیل فردی و اجتماعی هستند برخی اشخاص نیز به دلیل نداشتن قوه عقلانی، نرسیدن به سن بلوغ و یا عدم تشخیص بین خوب و بد، توانایی و شایستگی اجرا و انجام این حقوق را ندارند که در علم حقوق به این اشخاص محجور گفته می شود.
دین اسلام که بر پایه قواعد و اصول حقوقی بنا شده است از ابتدای تولد در جامعه حمایت از حقوق افراد را مد نظر قرار داده است به گونه ای که در قانون مدنی که برگرفته از فقه شیعه است نسبت به حفظ حقوق محجورین و مسئولیت اصلی قیم ،توضیحات کاملی بیان شده است که این خود نشان دهنده اهمیت موضوع حقوق محجورین در جامعه می باشد.
صدور حکم حجر باعث ایجاد وضعیت حقوقی در فرد محجور می شود و او را در دخالت برخی امور خود به خصوص حقوق مالی آن شخص منع می کند.
در لغت به معنی منع و بازداشتن است و حجر در اصطلاح حقوقی منع شخص به حکم قانون است از اینکه بتواند امور خود را بهطور مستقیم و بدون دخالت کسی اداره کند و خود شخصا اعمال حقوقی انجام دهد.
محجور شخصی است که اهلیت استیفاء و تمتع ندارد و نمی تواند اعمال حقوقی خود را انجام دهد.
تاز مانی که توده مردم برای بهبود حال یکدیگر احساس مسئولیت نکنند عدالت اجتماعی تحقق نمی یابد.
هلن کلر
در اینکه حجر فقط در امور مالی است یا شامل امور غیر مالی هم می شود اختلاف نظر است برخی آن را فقط امور مالی میدانند و در مقابل برخی آن را هم امور مالی و هم غیر مالی میدانند.
به افرادی که هم اهلیت استیفاء و هم تمتع ندارند محجور می گویند. محجورین افرادی هستند که قدرت تشخیص مسائل مالی خود را ندارند ونمی توانند مصلحت خود را تشخیص دهند که قانون برای این افراد تدابیری از جمله صدور حکم حجر را اندیشیده است تا از سوء استفاده از این افراد جلو گیری شود.در قانون برای این افراد محدودیت هایی در نظر گرفته شده است. این افراد بر طبق قانون اجازه هیچ گونه تصرف در امر مالی خود ندارند و وظیفه دادگاه این است که برای این افراد قیم تعیین کنند و پس از تعیین قیم تمام دارایی های فرد محجور را مدیریت کند؛ قیم حق هیچ گونه تصرفی در اموال محجور که به مصلحت او نباشد را ندارد.
الف-صغار:به کسی گفته می شود که هنوز به سن بلوغ نرسیده است و به همین دلیل قادر به تشخیص امور خود نیست.
ب – غیر رشید یا سفیه : به کسی گفته می شود که با آنکه به سن قانونی هم رسیده اند توانایی و درک تشخیص خوب و بد مسائل را ندارند.
ج – مجانین: به اشخاص دیوانه که فاقد قوه عقل هستند و نمی توانند امور مالی و غیر مالی خود را انجام بدهند.
با توجه به نوع ممنوعیت شخص به تصرفات اموال خود می توان حجر را تقسیم بندی کرد:
الف – حجرعام: حجر عام آن است که شخص به طور کامل از اجرای حق و انجام دادن اعمال حقوقی ممنوع است مثل حجر مجنون که حجر عام است زیرا دیوانه در تصرف تمام امور خود به دلیل فقدان اراده ممنوع است و نمی تواند هیچ نوع عمل حقوقی انجام دهد.
ب – حجر خاص :ورود فرد در پاره ای از تصرفات خود ممنوع است نه همه ی آنها مثل حجر سفیه که محدود به امور مالی است ولی می توان در امور غیر مالی تصمیم بگیرد.
معاملات مجنون چگونه است
ماده ۱۲۱۱ قانون مدنی: جنون به هر درجه که باشد موجب حجر است.
معامله مجنون به دلیل نداشتن قصد باطل است.
جنون به دو دسته تقسیم می شود :۱دائم ۲ادواری
معامله مجنون دائم کلاً باطل است ولی معاملات مجنون ادواری در زمان جنون باطل و در زمان هوشیاری صحیح است.
یکی از سادهترین راه های اثباط حجر مراجعه به پزشک قانونی است پزشک قانونی با رفتاری که از شخص می بیند و انجام تحقیقات نسبت به ارسال نامه پزشکی محجور فرد به دادگاه اقدام می نماید دادگاه نیز ضمن دعوت از فرد محجور و بررسی و تحقیقات در این خصوص اقدام به صدور حکم حجر فرد محجور می کند. راه دیگر اثباط حجر شهادت شهود و افرادی است که با محجور در رابطه هستند و رفتارهای آن فرد را تحت نظر دارند در این صورت می توانند با تنظیم وارسال دادخواست از طریق دفاتر خدمات قضایی خواهان صدور حکم حجر و تقاضای قیومت برای این اشخاص نمایند.
صدور حکم حجر و نصب قیم با داد گاه عمومی است.
در اصل ۲۱ قانون اساسی مصوبه ۱۳۷۶ نصب قیم و امین و عزل آنها در صلاحیت دادگاه خانواده قرار گرفته است.
آثار صدور حکم محجور
هنگامی که حکم حجرصادر شد آثاری بر این حکم ایجاد می شود که زندگی شخص محجور را از منظر حقوقی مورد نظارت قرار می دهد و شامل :
الف –ممنوع شدن محجور از دخالت در امور مالی و جلوگیری ازتعهدات مالی برای محجور می شود.
ب – تعین قیم جهت اداره اموال مالی برای شخص محجور.
ج – فروش اموال شخص محجور تنها با اجازه دادستان و توسط قیم به جهت مصلحت محجور انجام خواهد شد.
هنگامی که شخص محجور با درمان و مراقبت بهبود یابد و محجوریت او به پایان رسیده باشدمی تواند نسبت ابطال حکم حجر اقدام نماید.
شخص محجور که بهبود یافته است می تواند پس از مراجعه و اعتراض به دادگاه و دریافت احضاریه نسبت به تقاضای تغییر نظر قاضی اقدام نماید سپس دادگاه تجدید نظر بعد از بررسی مدارک و گزارش پزشکی قانونی رای به باطل شدن حکم می دهد و یا آن حکم را پابرجا میداند اگر نظر دادگاه باطل شدن حکم حجر بود اختیار اموال مجنون را از قیم سلب می کند و به خود فرد باز می گرداند.
نتیجه گیری
وقتی که فرد متولد می شود از همان بدو تولد صاحب حق و تکلیف می شود اما برخی معاملات نیاز به برخی زمینه ها و شرایط دارد مثلا کسی که معامله ای انجام می دهد باید دارای یکسری شرایط از جمله دارا بودن قوه عقلانی باشد تا معامله او صحیح باشد زیرا در صورت نبودن قوه عقل نمی توان خوب را از بد تشخیص داد و ممکن است به ضرر خود کاری را یا معامله ای را انجام دهد به همین دلیل قانون به جهت انجام امور حقوقی برای افراد فاقد قوه عقلانی،مجنون و یا افرادی که هنوز به سن قانونی و بلوغ نرسیده اند ولی یا سرپرست در نظر گرفته است درقانون مدنی به این گونه اشخاص به دلیل عدم توانایی اداره امور خود محجور گفته می شود مطابق قانون می توان برای این افراد از طریق پزشک قانونی و یا شهادت شهود پس از طی مراحل تحقیقاتی توسط دادگاه (پس اثبات محجوریت شخص)حکم به محجوریت صادر گردد دادگاه نیز بر اساس حجر دائم یا ادواری برای او قیم تعیین می کند در حجر دائم فرد کلا نسبت به اموال خود حق هیچ گونه دخل و تصرفی ندارد ولی در حجر ادواری فقط در مواقعی که در حالت سلامت است می تواند نسبت به اموال خود تصرف کند.
برگرفته از : https://vakilvand.com/article