بانک ها چگونه از هیچ پول میسازند؟
در نگاه مدرن، بانکها تنها واسطه مالی نیستند، بلکه با خلق پول از طریق اعطای وام، نقشی فعال در اقتصاد ایفا میکنند.
به گزارش سایت اقتصادی ایرانبه نقل ازبنکر (Banker)، این توانایی، آنها را به ابزار قدرتمندی در انتقال شوکهای اقتصادی تبدیل میکند؛ بهگونهای که در واکنش به رویدادهایی مانند تغییر نرخ بهره یا قیمت نفت، میتوانند با گسترش اعتبار، تقاضا را تحریک کرده یا در شرایط تورمی، موجب افزایش قیمتها شوند.
بنابراین خلق پول بانکی، اگرچه میتواند به رشد تولید و مقابله با رکود کمک کند، اما در صورت بیثباتی، عاملی برای تورم و نوسان نرخ بهره نیز خواهد بود.
نقش خلق پول در عبور از شوکهای اقتصادی
در نگاه سنتی اقتصاد، بانکها صرفاً بهعنوان واسطههایی شناخته میشوند که منابع مالی را از سپردهگذاران دریافت کرده و در اختیار وامگیرندگان قرار میدهند.
اما واقعیت عملکرد بانکها از این تصویر ساده فراتر میرود. بانکها، بهواسطهی پذیرش سپردههایشان بهعنوان ابزار پرداخت، قادرند پول جدید خلق کنند؛ یعنی بدون آنکه از قبل منابعی در اختیار داشته باشند، تنها با اعطای وام، سپردهای جدید در اقتصاد ایجاد نمایند.
این قابلیت خلق پول، بانک را به بازیگری فعال در اقتصاد تبدیل میکند؛ نقشی که نهتنها به واسطهگری مالی محدود نمیشود، بلکه میتواند بر متغیرهای کلان مانند تولید، تورم و نرخ بهره تأثیر بگذارد. مسئله اصلی اینجاست:
اگر بانکها بتوانند از طریق خلق پول، عرضه اعتباری را گسترش دهند، این موضوع چه تأثیری بر نحوه انتقال شوکهای اقتصادی خواهد داشت؟ منظور از انتقال شوک اقتصادی، مسیری است که از طریق آن یک اتفاق (یا شوک) در بخشی از اقتصاد، به سایر بخشها سرایت میکند و روی متغیرهای مختلف مانند تولید، تورم، مصرف، نرخ بهره، سرمایهگذاری و اشتغال اثر میگذارد.
به بیان سادهتر، وقتی مثلاً بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش میدهد یا قیمت جهانی نفت تغییر میکند، این یک «شوک» به حساب میآید. حال سؤال این است که این شوک چگونه و با چه سرعتی و شدتی روی سایر بخشهای اقتصاد اثر میگذارد؟
مثلاً آیا باعث کاهش وامدهی بانکها میشود؟ آیا مصرف مردم کمتر میشود؟ آیا تولید شرکتها کاهش مییابد؟ این مسیر و چگونگی اثرگذاری، همان چیزی است که به آن سازوکار انتقال شوک میگویند.
بانک ها چگونه از هیچ پول میسازند؟
بانکها فقط نقش واسطهای بین سپردهگذار و وامگیرنده ندارند؛ آنها توانایی دارند پول جدید خلق کنند. یعنی لازم نیست ابتدا کسی پولی در بانک بگذارد تا بانک بتواند همان را وام دهد.
وقتی بانکی به یک مشتری وام میدهد، در واقع یک سپرده جدید در حساب او ایجاد میکند که آن پول، تا لحظه وامدهی وجود نداشته است. این یعنی بانک با یک عمل ساده حسابداری، پول جدید وارد اقتصاد میکند.
برای روشنتر شدن موضوع، تصور کنید فردی برای خرید خانه از بانک وام میگیرد. بانک این پول را از سپرده دیگران برنمیدارد، بلکه یک سپرده جدید در حساب خریدار باز میکند.
خریدار با آن پول به فروشنده خانه پرداخت میکند و فروشنده هم احتمالاً همان پول را دوباره در بانک سپردهگذاری میکند یا خرج میکند. این فرایند باعث میشود پول جدیدی وارد اقتصاد شود، بدون اینکه منابع قبلی جابهجا شده باشند.
به همین دلیل گفته میشود بانکها فقط واسطه نیستند، بلکه خالق نقدینگی هستند و میتوانند نقش مستقیمی در گسترش یا انقباض پول در گردش داشته باشند. این ویژگی منحصر بهفرد بانکهاست که آنها را از سایر نهادهای مالی متمایز میکند.
ردپای پولهای خلقشده در تورم و نرخ بهره
خلق پول توسط بانکها میتواند تأثیر زیادی بر متغیرهای کلان اقتصاد بگذارد، چون باعث ورود پول جدید به چرخه اقتصاد میشود و این ورود نقدینگی روی رفتار تولید، قیمتها و نرخ بهره اثر میگذارد.
وقتی بانکها وام میدهند و با این کار سپرده جدید خلق میکنند، قدرت خرید در جامعه بالا میرود. این افزایش تقاضا میتواند تولید را تحریک کند، چون افراد و بنگاهها پول بیشتری برای خرید و سرمایهگذاری در اختیار دارند. در نتیجه، تولید ناخالص داخلی افزایش مییابد.
اما از طرف دیگر، اگر حجم پول خلقشده بیش از ظرفیت تولید اقتصاد باشد، یعنی اقتصاد نتواند به همان سرعت کالا و خدمات تولید کند، نتیجهاش میشود افزایش قیمتها یا همان تورم. به بیان ساده، وقتی پول زیاد شود ولی کالا به همان اندازه زیاد نشود، قیمتها بالا میرود.
در مورد نرخ بهره هم خلق پول اثرگذار است. وقتی بانکها راحتتر وام میدهند و پول بیشتری در دسترس است، نرخ بهره در بازار ممکن است کاهش یابد، چون عرضه پول بالا رفته و دسترسی به منابع مالی آسانتر شده است.
اما اگر بانک مرکزی بخواهد جلو تورم را بگیرد، ممکن است نرخ بهره را افزایش دهد تا خلق پول محدودتر شود.
برای مثال، در واکنش به یک شوک اقتصادی، اگر بانکها امکان خلق پول داشته باشند، اقتصاد سریعتر به آن واکنش نشان میدهد. فرض کنید بهرهوری اقتصاد کاهش یابد (مثلاً بهدلیل بحران یا کاهش تولید).
بانکهایی که میتوانند پول خلق کنند، با وامدهی بیشتر، تقاضا را تقویت میکنند و جلوی افت شدید تولید را میگیرند. در مدلهایی که بانک فقط واسطه است و خلق پول نمیکند، چنین تأثیری بسیار محدودتر است.
در یک جمله ساده: خلق پول توسط بانکها میتواند موتور محرکی برای رونق اقتصادی باشد، اما اگر کنترلنشده باشد، تورم و نوسان در نرخ بهره را به همراه دارد.