کم آبی و فرونشست؛ نتیجه نبود تعادل جمعیتی.
به گزارش سایت اقتصادی ایران به نقل ازتجارت نیوز، بارگذاری جمعیت در پهنه سرزمینی ایران از حالت تعادل خارج شده و در برخی مناطق به حد بحران یا هشدار رسیده است.
کارشناسان معتقدند که بارگذاری جمعیت در هر ناحیه، باید بر اساس آمایش سرزمینی و ارزيابي توان اكولوژيكی منطقه صورت بگیرد. توان اكولوژيكی، به معنای توانایی یک اکوسیستم برای تامین منابع و خدماتی است که برای ادامه حیات الزامی هستند.
علی بیتاللهی، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در گفتوگو با تجارتنیوز توضیح داده که در برخی مناطق کشور، بارگذاری جمعیت بیش از این ظرفیت است. به گفته او در سه شهر کشور به همراه شعاع 100 کیلومتری اطراف آنها موضوع به مرحله بحران و در هفت شهر دیگر به حد هشدار رسیده است.
این کارشناس، آلودگی هوا، کمبود منابع آبی، فرونشست، ترافیک و چالش تامین غذا و مسکن را از عواقب بارگذاری جمعیت بیش از حد میداند.
متن کامل این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
تهران، اصفهان و مشهد، بیشترین بارگذاری جمعیت را دارند
*کارشناسان بارها تاکید کردهاند که بارگذاری جمعیت در برخی کلانشهرها به فراتر از توان اكولوژيكی آنها رسیده است. کدام شهرها و مناطق کشور بیشترین چالش را در این زمینه دارند؟
سه ناحیه جغرافیایی در کشور وجود دارد که بیشترین بار جمعیتی را تحمل میکنند. البته مرکز آمار، آخرین آمارگیری را از جمعیت و نواحی جمعیتی کشور، در سال ۱۳۹۵ انجام داده و گزارش آن را منتشر کرده است. متاسفانه آمارگیری سراسری بعد از آن تاریخ متوقف شده اما بعید است در ترتیب نواحی تغییری رخ داده باشد. فقط ارقام در این فاصله افزایش یافتهاند. بر این اساس، بخش قابل توجهی از جمعیت ایران، در چندین نقطه متمرکز شدهاند و توزیع جمعیتی، کاملا ناهمگن و بیش از توان اكولوژيكی هر منطقه صورت گرفته است. سه ناحیه نیز به عنوان نقاط بحرانی جمعیتی؛ با تمرکز بسیار بالا، شناخته میشوند که شامل سه کلان شهر به اضافه شعاع ۱۰۰ کیلومتری اطراف هر یک از آنها میشود. تهران و مناطق پیرامونی آن در رده نخست قرار دارد. اصفهان و مشهد نیز به همراه نواحی اطراف آنها، در ردههای بعدی هستند.
حداقل 30 درصد جمعیت کشور، در 3 ناحیه بحرانی زندگی میکنند
*برای اینکه بحث مشخصتر شود، زمانی که از بارگذاری جمعیت ناهمگن در چند منطقه صحبت میکنیم، منظور چند درصد جمعیت کشور است؟
بر اساس همان آمار سال 1395، در سه ناحیه تهران، اصفهان و مشهد، که شامل کلانشهرها و شعاع 100 کیلومتری اطراف آنها میشود، به ترتیب حدود ۱۵ میلیون، سه میلیون و ششصد هزار و بیش از سه میلیون و ۵۰۰ هزار نفر زندگی میکنند. مجموع این ارقام، نزدیک به 30 درصد جمعیت آن زمان را تشکیل میدادند که امروز ممکن است افزایش یافته باشد.
7 ناحیه دیگر نیز بارگذاری جمعیت بیش از حد دارند
البته علاوه بر سه ناحیه نامبرده، جمعیت هفت شهر دیگر نیز به همراه مناطق موجود در شعاع ۱۰۰ کیلومتری هر یک از آنها، به بیش از یک میلیون نفر میرسد؛ به عبارت دیگر بارگذاری جمعیت در این نواحی فراتر از توان اكولوژيكی هر منطقه است. این هفت ناحیه عبارتند از: شیراز، تبریز، ساری، اهواز، قم، رشت و کرمانشاه.
آلودگی هوا، کمبود منابع آبی و فرونشست از عواقب بارگذاری جمعیت بیش از حد است
*این وضعیت چه تبعاتی از نظر محیط زیستی و اجتماعی دارد؟
تمرکز و بارگذاری جمعیت بیش از حد در برخی شهرها، فشار زیست محیطی شدیدی را بر پهنهها وارد میکند. چرا که این موضوع، تنها به معنای حضور تعدادی افراد در یک منطقه نیست. این جمعیت، نیازهایی دارند که بیشتر آنها باید از محدودههای مجاور تامین شوند؛ نیازهایی مانند منابع آبی، مواد غذایی و راهها و وسایل تردد و رفت و آمد. از سوی دیگر، بارگذاری جمعیت در یک نقطه، به تمرکز مراکز صنعتی و شغلی در آن ناحیه نیز منجر میشود. چنین شرایطی، فشاری بیش از توان اکولوژیکی را بر اکوسیستم، اقلیم و محیط زیست منطقه وارد میکند. در نتیجه، مناطقی که بارگذاری جمعیت بیش از حدی دارند، به طور معمول چالشهای مشابهی را نیز تجربه میکنند؛ از جمله، آلودگی هوا، کمبود منابع آبی حتی برای مصرف شرب و فرونشست. این شرایط، برخی مشکلات ثانویه مانند افزایش اجارهبها و تامین مسکن و غذا را نیز بر این مناطق تحمیل میکند. در واقع، پاسخگویی به نیازهای اولیه زیست انسانی در این مناطق، به شدت با چالش مواجه میشود.
جمعیت شناور چالش تامین آب و آلودگی هوا را افزایش میدهد
البته، نکته مهم دیگری نیز در این میان وجود دارد؛ به هر یک از 10 شهری که در مجموع نام بردم، علاوه بر جمعیت ساکن، ممکن است گروهی نیز به صورت شناور، برای کار یا دریافت خدمات وارد و خارج شوند. این حالت برای شهری مانند تهران، به روزانه چند میلیون نفر میرسد. چنین جمعیت شناوری بر مسائلی چون تامین آب، شدت آلودگی هوا، حجم ترافیک و آمار تصادفات تاثیر میگذارد.
توزیع جمعیت و اشتغال باید در کشور همگن شود
*تعدادی از اسناد بالادستی، مقرر کردند که بخشی از جمعیت کشور باید از مناطق مرکزی به سواحل منتقل شوند، آیا چنین اقدامی میتواند چالشها را در این حوزه کاهش دهد؟
رویکرد اصلی در توسعه پایدار کشور باید همین باشد که توزیع ناهمگن جمعیت از بین برود و میان حدود ۱۴۰۰ شهر و بیش از ۵۰ هزار آبادی تقسیم شود. ما از ظرفیتهای زیست محیطی کل گستره ایران به خوبی استفاده نکردهایم. البته تمرکز ظرفیتهای اشتغال در کلانشهرها و شهرهای بزرگ نیز در بارگذاری جمعیت بیش از حد آنها موثر بوده است. چنین شرایطی، فشار و ضربه زیست محیطی شدیدی را به اینگونه مناطق وارد میکند و طبیعت نیز پاسخ آن را در قالب کمبود منابع آبی، فرونشست زمین و آلودگی هوا نشان میدهد. چنین مشکلاتی علاوه بر 10 محدودهای که نام بردم، در مناطق دیگری مانند رشت، ساری، اهواز و قم نیز کمابیش دیده میشود. به این چالشها میتوان موارد دیگری را نیز افزود؛ از جمله تامین مسکن و انباشت زباله. راهحل چنین مشکلاتی، کاهش بارگذاری جمعیت است. اما انتقال جمعیت به مناطقی مانند سواحل مکران، نه به صورت اجباری و مکانیکی که باید در قالب یک برنامهریزی متین، حساب شده و کارشناسانه صورت بگیرد تا توزیع جمعیتی کشور متعادل شود.
برگرفته از : https://tejaratnews.com