پابند رشد اقتصادی:
سایت اقتصادی ایران :جهت سرمایه گذاری درصندوق سرمایه گذاری فارابی ازطریق لینک زیر ، اقدام به ثبت نام وعضویت درصندوق مذکورنمائید:https://account.irfarabi.com/reg/?ref=UP3681بدیهی است پس ازعضویت دراین صندوق ، شرایط ونحوه سرمایه گذاری به وضوح تشریح گردیده است ودرصورت نیاز به هرگونه پرسشی ، بهصورت آنلاین ، به سئوالات اعضاء جواب داده خواهد شد.درصورت تمایل جهت تبلیغات در وبسایت،میتوانیدبا مدیرمسئول سایت اقتصادی ایران تماس حاصل نمایید.پست الکترونیک: mradeli@yahoo.com

بررسی روندهای اخیر نشان میدهد که اقتصاد ایران طی سالهای گذشته تحت فشار تحریمهای بینالمللی، چالشهای ساختاری، تورم مزمن و عدم قطعیتهای سیاسی قرار داشته است و همین عوامل چشمانداز میانمدت را نیز با ریسکهای جدی روبهرو کردهاند. درعینحال، برخی زمینههای بهبود در سطح داخلی و خارجی وجود دارد که میتواند فرصتهایی برای بازسازی و تقویت اقتصاد فراهم کند. چشمانداز رشد اقتصادی ایران در سال 1404 تحتتاثیر مجموعهای پیچیده از عوامل داخلی و خارجی قرار دارد که هر یک میتوانند نقش تعیینکنندهای در مسیر حرکت اقتصاد ایفا کنند. مرکز پژوهشهای مجلس رشد اقتصادی امسال را 2.8درصد، صندوق بینالمللی پول رشد اقتصادی را 0.3درصد و بانک جهانی منفی 1.6درصد پیشبینی کردهاند.
آنچه در سالهای اخیر گذشت
«رشد اقتصادی به دلیل کاهش صادرات نفت و تاثیر کمبود انرژی بر فعالیتهای غیرنفتی در حال کاهش است. بهرغم اینکه نرخ بیکاری کاهش یافته، مشارکت نیروی کار همچنان پایین است. سیاست پولی انقباضی به کنترل تورم کمک کرده، اما تنشهای ژئوپلیتیکی اخیر موجب تضعیف ارزش پول ملی شده و میتواند تاثیر منفی بر تورم و فقر بگذارد. چشمانداز اقتصادی با ریسکهای قابلتوجهی از جمله تاثیر تشدید تحریمها، درگیریهای منطقهای و افزایش عدم قطعیت در تجارت مواجه است.» این توصیفی است که بانک جهانی در گزارش 10 آوریل 2025 خود از آنچه در سال 1403 در اقتصاد ایران گذشت و چشمانداز اقتصاد در سال 1404 ارائه کرده است. رشد اقتصادی کشور در چند سال اخیر، به سبب گسترش صادرات نفت افزایش محسوسی را تجربه کرده بود.
آمارهای انتشاری نشان میدهد رشد اقتصادی به صورت میانگین در چهار سال گذشته 4.2درصد بوده است؛ بااینحال، این روند در سال 1404، در صورتی که پیشبینیها درست از آب دربیایند، تداوم نخواهد داشت. بانک جهانی اعلام کرده است که تولید نفت در سال ۱۴۰3 به دلیل اجرای سختگیرانهتر تحریمهای آمریکا و کاهش تقاضای نفت در چین، روند نزولی داشته است. رشد بخش غیرنفتی در این سال همچنان تحتتاثیر تحریمها، کمبود انرژی و نااطمینانی ناشی از درگیریهای منطقهای محدود مانده است. بخش انرژی که بهشدت یارانهای است و از کمبود سرمایهگذاری و ناکارآمدیها رنج میبرد، با قطع مکرر گاز و برق مواجه است. سرمایهگذاری در زیرساختها میتواند به حل چالشهای عرضه کمک کند، اما کشور با محدودیتهای مالی روبهروست و انتقال فناوری نیز به دلیل تحریمها دشوار شده است.
اصلاح تعرفهها میتواند فشارهای سمت تقاضا را کاهش دهد، اما به دلیل تاثیر تورمی کوتاهمدت آن باید با دقت طراحی شود. رشد تولید ناخالص داخلی در ۹ ماه نخست سال 1403 به 3.7درصد (سالانه) کاهش یافت که عمدتا ناشی از بخش خدمات بود. رشد تولید ناخالص داخلی نفتی به ۶درصد (سالانه) کاهش یافت، درحالیکه در دوره مشابه سال گذشته 20.3درصد بود. بخش غیرنفتی با رشد 2.9درصدی سالانه پیش رفت که رهبری آن نیز با بخش خدمات بود. مطابق با فعالیتهای اقتصادی، اشتغال در سال 1403 حدود 1.2درصد رشد کرد.
کاهش صادرات نفت و افزایش هزینهها فشارهای بیشتری بر بودجه دولت وارد کرده است. با اینکه بیشتر درآمدهای مالیاتی در سال 1403 محقق شد، گزارشها نشان میدهد که درآمدهای صادرات نفت در نیمه دوم سال کاهش شدیدی داشته است. هزینههای دولت برای کالاها و خدمات نیز با سرعت بیشتری رشد کرد و در ۹ ماه نخست سال رشد واقعی 3.1درصدی داشت. در نتیجه، تخمین زده میشود که کسری بودجه در سال 1403 به 3.1درصد تولید ناخالص داخلی افزایش یافته باشد. کسری برنامه یارانه نقدی هدفمند نیز در ۱۱ ماه نخست سال به 1.6درصد تولید ناخالص داخلی رسید. این فشارهای مالی منجر به استقراض بیشتر از صندوق توسعه ملی و سیستم بانکی شد. سیاست پولی انقباضی و کاهش قیمتهای جهانی کالاها به کاهش نرخ تورم مصرفکننده کمک کرده است، اما فشارهای قیمتی دوباره ظاهر شدهاند. تخمین زده میشود که تورم در سال 1403 به 35.4درصد رسیده باشد. چشمانداز تشدید تحریمها پس از انتخابات آمریکا، انتظارات تورمی را افزایش داده و دوباره فشار بر نرخ ارز وارد کرده است. یک رژیم نرخ ارز انعطافپذیرتر که در سال ۲۰۲۴ معرفی شد، برای مدتی فاصله بین نرخ ارز تجاری بانک مرکزی و نرخ بازار آزاد را کاهش داد.
صادرات غیرنفتی در سال 1403 حدود 15.5درصد رشد داشت و از رشد 8.2درصدی واردات پیشی گرفت که این موضوع باعث کاهش 14.2درصدی کسری تجارت غیرنفتی شد و به 14.5میلیارد دلار رسید. با بهبود رشد اقتصادی، فقر همچنان روند نزولی داشته و از اوج دوران همهگیری کاهش یافته است، اما هنوز یکپنجم ایرانیان زیر خط فقر زندگی میکنند. تخمین زده میشود نرخ فقر براساس خط فقر بینالمللی برای کشورهای با درآمد متوسط بالا (6.85دلار به قیمتهای برابری قدرت خرید سال ۲۰۱۷) در سال 1402 حدود 19.9درصد باشد. این نرخ نسبت به اوج 29.3درصدی در سال 1399 که دوران اوج همهگیری کرونا بود، کاهش یافته است.
با وجود رشد اخیر اشتغال، ایجاد شغل همچنان پاسخگوی رشد جمعیت نیست. کمبود فرصتهای شغلی باعث شده است که نیروی کار فعال نسبت به پیش از همهگیری کرونا 1.3درصد کاهش یابد، درحالیکه جمعیت در سن کار ۶درصد رشد کرده است. نرخ مشارکت نیروی کار همچنان پایین و در حدود ۴۱درصد است و این نرخ برای زنان بسیار پایینتر، یعنی فقط 14.1درصد است. پیر شدن جمعیت و مهاجرت بالا، ظرفیت سرمایه انسانی را بیشتر محدود کرده و فشارهای مالی بلندمدت را تشدید میکند. دولت با کسری بودجه مداوم مواجه است. هزینهها که عمدتا شامل پرداختهای نقدی هدفمندنشده و رشد حقوق و مستمریها هستند، فشارهای مالی را افزایش دادهاند و نوسانات درآمدهای نفتی نیز این مشکلات را تشدید میکند. با کاهش ارزش واقعی پرداختها به دلیل افزایش هزینههای زندگی، حمایت از گیرندگان در برابر تورم بالا بدون افزایش کسری بودجه مستلزم کاهش پرداختها برای گروههای با درآمد بالاتر خواهد بود.
پیشبینی میشود رشد تولید ناخالص داخلی در میانمدت کاهش یابد و بخش نفت به دلیل تحریمهای سختگیرانهتر و کاهش تقاضای جهانی، از جمله کاهش رشد در چین، دچار انقباض شود. رشد غیرنفتی همچنان تحتتاثیر تحریمهای جاری، کمبود انرژی و افزایش عدم قطعیت اقتصادی محدود خواهد ماند. رویدادهای آبوهوایی مرتبط با تغییرات اقلیمی، از جمله کمآبی، همچنان بر بخش کشاورزی تاثیر خواهد گذاشت و معیشت جمعیت روستایی را تحت فشار قرار میدهد. پیشبینی میشود تراز حساب جاری به دلیل کاهش صادرات نفت و کاهش قیمتهای پیشبینیشده نفت، بدتر شود. کسری بودجه نیز مطابق با محدود شدن درآمدهای نفتی و افزایش پیشبینیشده پرداختها برای مقابله با تورم فزاینده، افزایش خواهد یافت. انتقال فشارهای ارزی و افزایش کسری بودجه فشارهای تورمی را باز خواهد گرداند و به طور نامتناسبی به خانوارهای کمدرآمد آسیب خواهد زد. با کاهش پیشبینیشده تولید ناخالص داخلی سرانه، انتظار میرود فقر در سال 1404 به ۲۰ درصد برسد، درحالیکه نابرابریهای منطقهای و جنسیتی همچنان پابرجا خواهد ماند.
ریسکهای چشمانداز اقتصادی ایران عمدتا به دلیل افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی و افزایش عدم قطعیت تجاری بهطور قابلتوجهی نزولی شدهاند. افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی و احتمال بازگشت و تشدید اجرای تحریمهای بینالمللی میتواند اثرات دومینوواری بر اقتصاد واقعی بگذارد و جریانهای مالی را مختل کند. چنین ریسکهایی میتواند به شوک بزرگ در صادرات نفت، سقوط سرمایهگذاری، اختلال در تجارت با همسایگان نزدیک و گسترش کسری بودجه دولت منجر شود. تامین مالی کسری بودجه از طریق چاپ پول میتواند دوباره تورم را شعلهور کند و رفاه خانوارها را تحت فشار قرار دهد. علاوه بر این، در سال 1404، ضعف رشد اقتصادی در چین و عدم قطعیت در سیاستهای تجاری جهانی میتواند بیش از پیش بر سرمایهگذاری و رشد ایران تاثیر بگذارد.
چه عواملی میتوانند رشد 1404 را تقویت کنند؟
یکی از مهمترین زمینههای تقویت رشد اقتصادی در سال 1404، احتمال به نتیجه رسیدن مذاکرات میان ایران و آمریکا و لغو یا کاهش تحریمهاست. بانک جهانی پیش از این، اشاره کرده بود که در سال 1403، نرخ این موضوع بهعنوان یک نقطه عطف جدی میتواند قفلهایی را که بر سر راه اقتصاد کشور ایجاد شدهاند، باز کند. رفع محدودیتهای بینالمللی امکان دسترسی بهتر به بازارهای جهانی، آزادسازی منابع ارزی بلوکهشده، و افزایش سرمایهگذاری خارجی را فراهم خواهد کرد. چنین رویدادی میتواند تاثیر فوری بر تقویت صادرات نفتی و غیرنفتی بگذارد و موتور محرکه اقتصاد کشور را مجددا به حرکت درآورد. در شرایطی که بخش انرژی و صادرات نفت طی سالهای گذشته به دلیل تحریمها دچار افت شدهاند، توافقی جامع میتواند این بخشها را به جایگاه پیشین خود بازگرداند و حتی زمینه را برای ورود فناوریهای نوین فراهم سازد.
در سال 1404 کنترل تورم و ایجاد ثبات در سطح عمومی قیمتها دومین عامل کلیدی احتمالی در بهبود شرایط اقتصادی خواهد بود. اقتصاد ایران طی سالهای اخیر همواره با نرخهای بالای تورم دستوپنجه نرم کرده است که پیامدهای گستردهای برای سرمایهگذاری، رفاه خانوارها و محیط کسبوکار داشته است.
اگر سیاستهای پولی و مالی موفق به مهار تورم و تثبیت قیمتها شوند، سرمایهها از بازارهای غیرمولد خارج شده و به سمت بخشهای تولیدی و مولد هدایت خواهند شد. این تغییر رفتار سرمایهگذاران میتواند تحولی بنیادین در اشتغالزایی و رشد پایدار اقتصادی ایجاد کند و به افزایش اعتماد عمومی به آینده اقتصادی کشور منجر شود. بهبود فضای کسبوکار بهویژه برای بنگاههای کوچک و متوسط، از دیگر محورهای مهمی است که میتواند به رشد اقتصادی شتاب دهد. این بنگاهها که ستون فقرات اقتصاد ملی محسوب میشوند، با چالشهایی همچون بوروکراسی پیچیده، عدم دسترسی کافی به تسهیلات مالی، و موانع حقوقی روبهرو هستند. اصلاح این مشکلات و تسهیل شرایط برای فعالیت اقتصادی بنگاههای کوچک، منجر به افزایش رقابتپذیری، نوآوری و ایجاد فرصتهای شغلی جدید خواهد شد.
تجربه کشورهای موفق نشان میدهد که توجه به بنگاههای کوچک و متوسط یکی از موثرترین راهکارها برای توسعه پایدار و کاهش نابرابریهای اقتصادی است. رفع احتمالی موانع پیوستن به اقتصاد جهانی همچون مساله FATF و افزایش تعاملات بینالمللی نیز میتواند محرک دیگری برای رشد اقتصادی کشور باشد. پیوستن فعالانه به زنجیرههای ارزش جهانی، توسعه بازارهای صادراتی و بهرهگیری از فناوریهای جدید از جمله مزایای این رویکرد است. با تسهیل دسترسی به بازارهای بینالمللی، نهتنها صادرات غیرنفتی تقویت خواهد شد، بلکه ظرفیت رقابتپذیری اقتصاد نیز بهبود مییابد. این امر به نوبه خود میتواند منجر به افزایش بهرهوری و توسعه صنایع داخلی شود.
در نهایت، باز شدن گرههای تامین مالی بهویژه از طریق تقویت نظام بانکی و جذب سرمایههای خارجی، یکی دیگر از زمینههای حیاتی برای رشد اقتصادی است. طی سالهای اخیر، محدودیتهای مالی و اعتباری مانع از اجرای بسیاری از پروژههای زیرساختی و تولیدی شدهاند. اگر گشایشهایی در این حوزه حاصل شود، میتوان انتظار داشت که پروژههای معطلمانده به حرکت درآیند و ظرفیتهای تولیدی کشور فعالتر شوند.
چه عواملی ممکن است رشد 1404 را تضعیف کنند؟
در کنار این فرصتها، تهدیدهای جدی نیز وجود دارد که میتواند روند بهبود اقتصادی را با مانع روبهرو کند. یکی از مهمترین عوامل تضعیفکننده، ابهام در مسیر توافقات بینالمللی و خطر بازگشت یا تشدید تحریمهاست. هرگونه بنبست در مذاکرات یا فعال شدن مکانیزم ماشه میتواند شوکهای جدیدی به اقتصاد وارد کند، فضای روانی بازارها را متشنج سازد و مانع از ورود سرمایههای جدید شود. این موضوع میتواند به افزایش ریسکهای سیاسی و اقتصادی و تعمیق رکود منجر شود.
بحرانها و ناترازیهای موجود در حوزههای حیاتی همچون آب، برق و انرژی نیز تهدید جدی برای رشد اقتصادی محسوب میشود. اقتصاد ایران هماکنون با کمبود منابع آب و قطعیهای برق و گاز روبهروست که ظرفیت تولیدی صنایع را محدود میکند و هزینههای عملیاتی آنها را افزایش میدهد. این چالشها اگر حلنشده باقی بمانند، میتوانند انگیزه سرمایهگذاری در صنایع مختلف را کاهش دهند و روند صنعتی شدن کشور را با وقفه مواجه کنند.
تورم بالا و بیثباتی محیط کسبوکار از دیگر عواملی است که میتواند مسیر رشد اقتصادی را مختل کند. اگر روند تورمی مهار نشود و سیاستهای کلان اقتصادی نتوانند ثبات را به بازارها بازگردانند، سرمایهگذاران داخلی و خارجی تمایل خود را برای مشارکت در پروژههای تولیدی از دست خواهند داد. این وضعیت میتواند به رکود اقتصادی، افزایش بیکاری و کاهش قدرت خرید مردم منجر شود. ضعف مداوم فضای کسبوکار نیز همچنان یکی از موانع اصلی رشد اقتصادی است. روندهای طولانی و پیچیده اداری، کمبود شفافیت و ضعف در حمایتهای قانونی از فعالان اقتصادی، مشکلاتی هستند که باید بهصورت جدی و فوری اصلاح شوند. بدون بهبود فضای کسبوکار، حتی در صورت لغو تحریمها و دسترسی بهتر به منابع مالی، چشمانداز رشد پایدار اقتصادی همچنان مبهم خواهد بود.
در نهایت، تداوم خروج نیروی کار ماهر و متخصص از کشور ضربهای جدی به ظرفیتهای تولیدی و نوآوری وارد میکند. مهاجرت نیروهای تحصیلکرده، بهویژه در حوزههای فنی و مهندسی، نهتنها ظرفیت انسانی کشور را تضعیف میکند، بلکه بر رفاه اقتصادی بلندمدت نیز اثر منفی خواهد داشت. این روند در صورت ادامه، میتواند یکی از بزرگترین تهدیدهای پیش روی اقتصاد ایران باشد.
به طور کلی، چشمانداز اقتصادی ایران در سال 1404 بهشدت به تحولات سیاسی، سیاستهای اقتصادی داخلی و مدیریت صحیح فرصتها و تهدیدها بستگی دارد. اگر سیاستگذاران بتوانند از فرصتهای پیش رو بهویژه در زمینه توافقات بینالمللی بهخوبی بهره بگیرند و اصلاحات ساختاری را بهطور جدی دنبال کنند، اقتصاد ایران میتواند مسیر بازسازی و رشد پایدار را طی کند. در غیر این صورت، تداوم مشکلات ساختاری، تشدید فشارهای خارجی و بیثباتیهای داخلی، اقتصاد کشور را همچنان در چرخهای از رکود، تورم و ناپایداری نگه خواهد داشت.
علیرضا کتانی
برگرفته از : https://donya-e-eqtesad.com