فقر به سواد کودکان هم رسید.
بیش از ۴۰درصد کودکان ایرانی در پایان دبستان یا اصلاً به مدرسه نرفتهاند یا توانایی خواندن یک متن ساده را ندارند. گزارشی تازه از مرکز پژوهشهای مجلس پرده از واقعیتی نگرانکننده برداشته که نشان میدهد فقر آموزشی نهتنها میراث گذشته، بلکه تهدیدی جدی برای آینده اقتصادی و اجتماعی کشور است.
به گزارش سایت اقتصادی ایران به نقل ازاکوایران، مرکز پژوهشهای مجلس اخیرا گزارشی منتشر کرده که در آن به بررسی وضعیت فقر آموزشی در ایران پرداخته است. براساس نتایج این گزارش، با اینکه در سالهای اخیر دسترسی به خدمات آموشی تسهیل شده اما کیفیت آن به دلیل مشکلات اقتصادی، تحریمها و همهگیری کرونا کاهش یافته است. این اُفت کیفیت به خصوص در مناطق محروم و بین خانوارهای کمدرآمد با شدت بیشتری رؤیت شده است. طبق این گزارش، فقر درآمدی خانوارها بهعنوان یکی از عوامل کلیدی تشدید فقر آموزشی عمل میکند. کودکان خانوادههای کمدرآمد بهدلیل محرومیت از محیط غنی آموزشی در خانه، دسترسی محدود به خدمات بهداشتی و حضور در مدارس با کیفیت پایین، از آمادگی تحصیلی کمتری برخوردارند.
مطالعات نشان میدهند این کودکان در مهارتهای سوادآموزی، ریاضیات، ارتباطات اجتماعی و حتی تمرکز نسبت به همسالان مرفه خود عقبتر هستند. مدارسی که اکثریت دانشآموزان آن از خانوادههای محروماند نیز اغلب فاقد منابع کافی برای جبران این شکافها هستند و این موضوع به تداوم چرخه فقر بیننسلی میانجامد. برای مثال، کودکانی که والدینشان تحصیلات پایینی دارند نهتنها از حمایت آموزشی کمتری در خانه بهره میبرند، بلکه با موانع ساختاری مانند ناامنی محل و کمبود امکانات رفاهی نیز مواجهاند. این شرایط نقش آموزش باکیفیت را بهعنوان اهرمی اساسی برای شکستن چرخه فقر پررنگتر میکند. گزارش مرکز پژوهشهای مجلس با تمرکز بر ایران کوشیده رابطه میان فقر درآمدی خانوارها و فقر آموزشی را تحلیل کند. بر این اساس، شاخصهای آموزشی مانند سالهای تحصیل، حضور در مدرسه و دسترسی به منابع یادگیری، در کنار متغیرهای اقتصادی مانند دهک درآمدی خانوارها بررسی شدهاند. یافتهها نشان میدهند کودکانی که در دهکهای پایین درآمدی قرار دارند نهتنها با محرومیت از امکانات اولیه آموزشی مواجهاند، بلکه بهدلیل فشارهای اقتصادی نظیر کار کودکان، احتمال ترک تحصیل در آنها بالاتر است. علاوه بر این، کیفیت پایین آموزش در مناطق محروم نابرابریهای موجود را تشدید میکند. این گزارش بر لزوم اتخاذ سیاستهای یکپارچه تأکید دارد که همزمان به بهبود استانداردهای زندگی خانوارها، ارتقای کیفیت مدارس و تقویت مشارکت جامعه محلی بپردازند. بدون توجه همزمان به ابعاد اقتصادی و آموزشی، دستیابی به هدف «آموزش فراگیر و عادلانه» دور از دسترس خواهد ماند.
افزایش فقر یادگیری در ایران
بانک جهانی و یونسکو در ۲۰۱۹ شاخص «فقر یادگیری» را معرفی کردند که ترکیبی از دو مؤلفه است: محرومیت از تحصیل (درصد کودکان بازمانده از ثبتنام در مدارس ابتدایی) و محرومیت از یادگیری (درصد دانشآموزانی که تا پایان دبستان نمیتوانند متن سادهای را بخوانند و درک کنند). این شاخص نشان میدهد در کشورهای کمدرآمد و با درآمد متوسط، ۷۰درصد کودکان دهساله فاقد مهارت خواندن پایه هستند. در ایران ۴۱درصد دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی به حداقل استانداردهای خواندن دست نمییابند. هرچند این رقم ۱۰درصد از میانگین خاورمیانه بهتر و ۱۷درصد از کشورهای با درآمد متوسط پایین برتر است اما شکاف قابلتوجهی در کیفیت آموزش را نشان میدهد. از سوی دیگر، نرخ پوشش تحصیلی در مقطع ابتدایی در سال ۱۴۰۲–۱۴۰۳ حدود ۹۵.۸درصد اعلام شده که نسبت به میانگین جهانی (۹۰درصد در کشورهای مشابه) وضعیت مطلوبتری است. با ترکیب دو شاخص «محرومیت از تحصیل» و «محرومیت از یادگیری» شاخص فقر یادگیری در ایران ۴۲درصد محاسبه شده است. این بدان معناست که حدود ۴۲درصد کودکان در پایان دبستان یا اصلاً به مدرسه نرفتهاند یا مهارتهای خواندن پایه را کسب نکردهاند. این رقم نسبت به میانگین خاورمیانه (۵۳درصد) و کشورهای با درآمد متوسط پایین (۶۱درصد) بهتر است اما همچنان بیانگر چالشهای ساختاری در نظام آموزشی کشور است. مرور وضعیت سواد و بیسوادی در ایران نشان میدهد نرخ باسوادی افراد بالای ۱۵ سال براساس دادههای یونسکو (۲۰۲۲) بین ۸۶ تا ۸۹درصد است که نزدیک به میانگین جهانی (۸۷درصد) و بالاتر از منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (۸۰درصد) قرار دارد اما طبق دادههای داخلی (سال ۱۴۰۲) نرخ باسوادی ۸۵درصد گزارش شده که حاکی از کندی روند افزایش باسوادی نسبت به کشورهای همسایه همچون ترکیه، ارمنستان و آذربایجان است. سرشماری ۱۳۹۵ نشان میدهد جمعیت بیسوادان ۱۰ تا ۴۹ ساله در ۳۰ سال گذشته به کمتر از نصف کاهش یافته و درصد بیسوادی کل جمعیت حدود ۲۶.۸درصد کاهش یافته، با این حال بیسوادی بهویژه در مناطق محروم همچنان چالشبرانگیز است.
وضعیت بیسوادی در ایران و پیشنهادهایی برای بهبود آن
دادههای هزینه – درآمد خانوار (۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲) حاکی از آن است که نرخ بیسوادی افراد بالای ۶ سال در شهرها و روستاها روندی نزولی داشته اما اختلاف حدود ۱۰درصدی بین آنها وجود دارد (نرخ روستاها بالاتر است). در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نرخ بیسوادی در روستاها افزایش یافته که احتمالاً ناشی از تأثیرات منفی همهگیری کرونا بر دسترسی به آموزش است. از نظر استانی، بالاترین نرخ بیسوادی در سال ۱۴۰۲ متعلق به استانهای سیستان و بلوچستان، کردستان و آذربایجان غربی (بالاتر از میانگین ملی ۱۲.۳۲درصد) و کمترین نرخ در استانهای یزد، اصفهان و هرمزگان گزارش شده است. شانزده استان کشور نرخ بیسوادی بالاتر از میانگین ملی دارند. طبق توصیه مرکز پژوهشهای مجلس برای کاهش فقر آموزشی دانشآموزان فقیر و بهبود کیفیت آموزش برای دهکهای پایین درآمدی پیشنهاد میشود وزارت آموزش و پرورش و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای تبدیل مدارس با تمرکز فقر بالا به مدارس با عملکرد بالا، سیاستهای چندجانبه زیر را با همکاری یکدیگر اجرا کنند: شناسایی مدارس و خانوارهای هدف، ارائه خدمات آموزشی ویژه به دانشآموزان در این مدارس، مشروط کردن پرداخت یارانه نقدی به سرپرست خانوار به مشغولیت به تحصیل فرزندان در سن تحصیل و ارائه مشاورههای خانوادگی و آموزشی به دانشآموزان این مدارس و تأمین تغذیه و سایر نیازهای اولیه آنها با مشارکت خیریهها.
برگرفته از : https://www.karvakaregar.com/fa/Main/Detail/90564