سایت اقتصادی ایران به نقل ازبازار کسب و کار : بیکاری در جامعه از چند حال خارج نیست یا مسئولان آن جامعه برنامه های جامعی برای توسعه و در پی آن اشتغالزایی نداشته اند و یا اینکه مهارت آموزی در جامعه ان قدر کوچک انگاشته شده که امروز عدم مهارت اموزی موجب شده تا بسیاری از فارغ التحصلان مدارس و دانشگاه برای ورود به بازار کار دچار مشکل شوند.
گلستان به دلیل نگاه غلطی که در گذشته مدیران به مدل معیشتی کشاورزی آن داشتند از استقرار صنایع در برنامه های دولتی و کشوری محروم ماند و طی چند سال ده سال اخیر وجود برخی از صنایع نیز نتواست نیروی کار مهارتی تربیبت کند .
از سوی دیگر استان های همجوار به دلیل وجود مراکز صنعتی با کمبود نیروی کار مواجه هستند و از استان گلستان قاضای نیروی گارگری دارند .
امروز تطبیق بیکاری و فقدان مهارت با یکدیگر گره خورده است .
مرکز آمار، میانگین نرخ بیکاری کشور را در فصلهای اخیر تکرقمی اعلام کرده است اما این شاخص در مورد هشت استان دو رقمی ثبت شده. این در حالی است که پنج استان در فصل پاییز چنین شرایطی داشتند.
استانهایی که نرخ بیکاری دو رقمی دارند، عبارت هستند از: کرمانشاه (۱۵.۲ درصد)، کردستان (۱۳.۷ درصد)، اردبیل (۱۳.۱ درصد)، خوزستان (۱۲.۳ درصد)، گلستان (۱۱.۲ درصد)، لرستان (۱۱ درصد)، همدان (۱� .۶ درصد) و اصفهان (۱۰ درصد).
تصور این که بیکاری چه هزینههایی را به شخص بیکار تحمیل میکند، چندان کار دشواری نیست.
وقتی کسی شغل خود را از دست میدهد، اثری فوری روی استاندارد زندگی او میگذارد. پیش از رکود بزرگ مالی دهه ۲۰۰۰ میلادی، نرخ میانگین پسانداز در ایالات متحده در حال میل کردن به سمت صفر (و گاهی حتی کمتر از صفر) بود.
حتی کسانی که از بیمه بیکاری یا انواع دیگر حمایتهای دولت برخوردار هستند، معتقدند که این میزان کافی نیست و تنها به اندازه ۵۰ درصد یا کمتر از درآمد معمولشان را جبران
میکند. این یعنی مصرف مردم بسیار کمتر از حالت عادی است
طولانی شدن بیکاری میتواند باعث از بین رفتن مهارتها شود؛ چرا که استعدادهایی که میتوانستند مفید واقع شوند را هدر میدهد. در عین حال، تجربه بیکاری (چه مستقیم و چه غیرمستقیم) میتواند نحوه برنامهریزی افراد برای آیندهشان را دستخوش تغییر کند..
بیکاری میتواند باعث ایجاد ناآرامی اجتماعی و نارضایتی در مردم شود اما محدود به این نیست. نرخ بالای بیکاری میتواند روی کسبوکارها و سلامت اقتصاد کشور هم تاثیر منفی بگذارد.
میزان افسردگی بیکاری در مردان بیکار دو برابر زنان بیکار است و بیکاری ممکن است خطر خودکشی مردان را دو یا حتی سه برابر کند. مردان بیکار ۲۰ درصد بیشتر از سایر افراد جامعه خطر مرگ را تجربه میکنند. هر چه بیکاری طولانیتر باشد سالهایی که فرد با سلامت جسمانی و بدون نیاز به دیگران بتواند زندگی کند کوتاهتر خواهد بود و این ارتباط فقط در مردان مشاهده میشود. مردان در سن کار ۴۰ درصد کمتر به پزشک عمومی مراجعه میکنند. بیکاری و افسردگی در زنان نیز میتواند بسیار آسیبزا باشد اما آنچه قطعی است آسیب بیشتر مردان در این ماجراست.
دلایلی که بیکاری بر سلامت افراد تأثیر میگذارد و اینکه چرا مردان بیشتر تحت تأثیر آن قرار میگیرند، پیچیده است و از فردی به فرد دیگر متفاوت است. مردان بیکار در مجموع بیشتر از زنان درگیر رفتارهای پرخطر مانند سیگار کشیدن یا عدم فعالیت هستند. شوک روانی ناشی از بیکاری و نامشخص بودن وضعیت نیز در این امر نقش دارد. برخی تحقیقات همچنین نشان میدهند که ارتباط فرهنگی قوی بین شغل و موقعیت مردانه نیز در این امر اثرگذار است.
بیکاری با تعدادی از اختلالات روانشناختی مرتبط است. بیکاری بطور ویژه با اضطراب، افسردگی، اعتیاد به مواد در ارتباط است. همچنین رفتارهای خطرناک که شامل خودکشی و خشونت با اعضای خانواده و نیز بسیاری از موارد دیگر با بیکاری همبستگی زیادی دارد.
بر اساس تحقیقات کُرسی جامعهشناختی اقتصاد تجربی در دانشگاه فردیریک، “افرادی که بیکاری را تجربه کردهاند، تا سالها بعد از شروع کار جدید، زخمهای روحی ناشی از دورهی بیکاری را همراه دارند.”
اثرات مضر بیکاری بر روی بهزیستی روانی غیرمنتظره نیست و این مسئله در دراز مدت بارها و بارها به صورت علمی اثبات شده است. اما زخمهای ناشی از تجربه بیکاری چه مدت طول میکشد؟ مشخص نیست! تحقیقات انجام شده برای پاسخگویی به این سؤال تا به امروز بینتیجه بوده است
رابطه میان سلامت روان و بیکاری به صورت دو طرفه است. سلامت روان خوب تأثیر بسزایی بر اشتغالپذیری، یافتن شغل و باقی ماندن در آن دارد. بیکاری باعث ایجاد استرسی میشود که در نهایت تأثیرات بلندمدتی بر سلامت روان دارد و میتواند پیامدهای منفی زیادی بر سلامت روان افراد داشته باشد که شامل اضطراب و عزتنفس پایین میشود
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران با اشاره به عوامل اجتماعی در بیماریهای روانی گفت: عوامل متعددی همچون فقر، بیکاری، اعتیاد و دیگر تنش های اجتماعی سلامت روان را به مخاطره می اندازند و هر جامعه ای بتواند این وضعیت را کنترل و مهار کند سلامت روان در جامعه را بهبود می بخشد.
همایون امینی متخصص اعصاب و روان روز جمعه در گفتگو با خبرنگار ایرنا با اشاره به اینکه بیماری های روانی بیماری های چند عاملی هستند، گفت: عوامل بیولوژیک، زیستی و ژنتیک بخشی از آنها هستند ولی مهمترین بخش عوامل اجتماعی همچون فقر، بیکاری، اعتیاد و تنش های اجتماعی، در مشکلات روانی جامعه تاثیر گذار هستند.
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران با اشاره به نقش بیکاری در سلامت روان گفت: اگر دولت برنامه ای داشته باشد که میزان بیکاری را یک درصد کاهش دهد به همان تناسب می تواند میزان اعتیاد و در ادامه سلامت روان را بهبود بخشد و بر اساس شعار جهانی در پیشگیری از مشکلات روانی ‘با یک دلارهزینه در بهبود سلامت روان می توان چهاردلار صرفه جویی کرد.
وی بر نقش سازمان ها و نهادهای متعدد در سلامت روان جامعه تاکید کرد و گفت: فاکتورهای متعدد اجتماعی در بحث سلامت روان وجود دارد که بدون شک وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی به تنهایی نمی تواند نقش موثری ایفا کند و دیگر بخش ها باید در راستای کاهش ریسک های موجود اجتماعی که سلامت روان را به خطر می اندازد تلاش کنند.
امینی افزود: برای هزینه در بخش های سلامت روان جامعه به یک مطالعه کارشناسی نیاز است تا عوامل خطر را شناسایی کنیم و در راستای کاهش و از بین بردن آن حرکتی رو به جلو داشته باشیم.
وی با اشاره به نقش لایه های درونی جامعه در سلامت روان گفت: مدارس باید مهارت های مواجهه با استرس در جامعه را آموزش دهند و با تعریف سبک صحیح زندگی قدرت کنترل استرس های روزانه را برای افراد فراهم کنند و همچنین خانواده ها با آموزش و آگاهی، قدرت نه گفتن به عوامل خطر را به اعضای خانواده خود بیاموزند تا اگر افراد وارد محیط های پراسترس و خطرزا شدند بتوانند با آن استرس به خوبی مقابله کنند و شرایط را کنترل کنند.
سهیلا مهین پرور روانشناس و مشاور خانواده می گوید: احساساتی که فرد بیکار تجربه می کند سبب می شود میزان رضایت مندی و شادکامی اش از زندگی فردی و اجتماعی کم شود. وقتی رضایت مندی از زندگی کم می شود این کمبود خود را در بروز خلقیات و روابط فردی و اجتماعی نامناسب فردی نشان می دهد. زمانی که سلامت روانی افراد در بعد فردی دچار آسیب شود؛ این آسیب در دراز مدت خانواده و جامعه را نیز دچار آسیب می کند.
مهین پرور ادامه داد: معمولا افکار منفی سبب ایجاد تنش در خانواده شده و علاوه بر اقتصاد خانواده، روابط عاطفی اعضای خانواده را نیز تحت شعاع قرار می دهد. وی با تاکید بر نقش بیکاری در افزایش آسیب های اجتماعی گفت: آسیب های اجتماعی مانند بزهکاری، اعتیاد، مشاغل کاذب، واسطه گری، کودکان کار و… رابطه ی مستقیمی با بیکاری فرد دارد.
مهین نورافروز
برگرفته از : https://bazarkasbkaronline.ir/56878