دکتر محمدرضا منجذب در گروه واتساپیهاما نوشته است : یکی از مباحث مهم و مطرح اقتصاد ایران اینست که چرا سیاستهای اقتصادی کارآیی لازم را دارا نیست؟ و یا اینکه چرا این سیاست ها اثر مطلوب را مانند سایر اقتصادهای دنیا ندارد. برخی در پاسخ متوجه اساتید و فارغ التحصیلان این رشته میدانند و برخی مسایل و دلایل دیگری را مطرح میکنند.
در صورتی که اساتید و ایرانیانی هستند در خارج از ایران یا بعنوان اقتصاددان و یا سیاستمدار موفق هستند. همچنین شبیه به این سیاستها در آنجا پاسخگو است. بنابراین در پاسخ بسوال مزبور باید بدنبال پاسخهایی دیگر باشیم، از قبیل: 1- تحریمها اقتصاد را سیاست زده کرده است، لذا ابتدا باید مشکلات سیاسی اقتصاد را برای دورهای بلندمدت حل کنیم و تثبیت کنیم، و سپس به سیاستگذاری اقتصادی بیاندیشیم. 2- سوء مدیریت و گماردن مدیران ضعیف یا بی ربط در پستهای تخصصی، این تفکر حاکم است که با شش ماه در یک پست اقتصادی چم و خم کار و تصمیم گیری را یاد میگیریم 3- کم تجربگی مدیران در سمتهای اجرایی محوله 4- تحول گرا نبودن مدیران اقتصادی 5- عدم استفاده کاربردی از اساتید و اهل فن در عمل 6- روزمرگی و احساسی تصمیم گرفتن و عمل کردن 7- بی برنامگی و نداشتن برنامه بلندمدت اصولی، و عدم پای بندی به برنامه 8- نفت زدگی اقتصاد، در تحریم که درآمد نفتی کم میشود با معجزه نقدینگی بدنبال حل مشکلات هستیم، با گشایشهای نفتی هم افراطی واردات داریم چه کالاهای مصرفی و چه واسطه ای، بدون ایده و تفکر بلندمدت و بصورت روزمره 9- دولت خود را متولی یکه تاز اقتصاد در تمامی مشکلات و در فرایند رشد میداند، و حل تمامی مشکلات اقتصادی را دولت میداند. این در میان مردم هم یک فرهنگ شده، و لذا اهمیت و سهم عمده و مهمی برای بخش خصوصی قائل نیستیم. 10- بدلایل فوق بودجه دولت در تاریخ صدساله خود دچار مشکلات ساختاری بوده و هست، و بودجه در مسیر توسعه صد سال است که قفل شده است. 11- پوپولیسم الگویی بوده که در سالهای اخیر به شدت سیاستگذار داخلی را تحت تاثیر قرار داده و اجازه تفکر و سیاستگذاری اصولی را از وی گرفته است. 12- وجود نهادهای عمومی و غیرعمومی غیر دولتی که سهم بالایی از اقتصاد ایران را در اختیار دارند و تابع سیاستهای دولت، توسعه و امثالهم نیستند.
برگرفته از : https://www.saat24.news/news/654010