قطعی برنامهریزیشده برق کشور نهتنها پدیدهای آزاردهنده در زیست اجتماعی امروز شهروندان است، بلکه متأسفانه صدمات بزرگی برای توسعه یک جامعه در حال گذار به پیشرفته محسوب میشود. درست گفتهاند که با دو ساعت قطعی برق در روز میتوان زندگی کرد ولی هم مقداری خجالتآور است و هم در حال و آیندهای نزدیک، صدمات اصلی آن را بیشتر لمس خواهیم کرد.
دولتمردان زمانی که از مصرف انرژی در ایران صحبت میکنند، دو موضوع را مدام با حرارت تکرار میکنند؛ یکی مصرف نامتعارف انرژی از سوی شهروندان و دوم مقایسه میزان مصرف انرژی با کشورهای پیشرفته که چند برابر آنان مصرف میکنیم. ای کاش در این نوع مقایسهها شتابزدگی به خرج ندهند. بشخصه البته نمیدانم این آمارها راستیآزمایی شده و منبع اطلاعات آن صحیح است یا نه، ولی زمانی که از زبان رئیسجمهور محترم شنیده میشود، یقینا هدف از بیان آن، دادن اطلاعات نادرست به شهروندان نیست، اما با یک حساب سرانگشتی و ساده میتوان پی برد، منابعی که این اطلاعات، بهویژه اطلاعات میزان مصرف برق و آب را به جناب رئیسجمهور میدهند، آمار صحیح را به ایشان نمیدهند؛ چراکه ۱) در کشورهای اروپایی میزان مصرف انرژی برای صنایع بسیار بالاست، چون تعداد صنایع سنگین مانند هواپیماسازی، اسلحهسازی، خودروسازی، کشتیسازی، ساخت انواع قطار، پوشاکسازی و… به صورت چشمگیری در حال تولید و مصرفاند، بنابراین برق و انرژی چندین برابر کشور ما در زمینههای مختلف مصرف میشود. البته نباید فراموش کرد که تولید انرژی پاک مانند خورشیدی، باد، هستهای و… بخش وسیعی از نیازهای این قاره را به انرژیهای فسیلی بینیاز کرده است، بنابراین میزان وابستگی و مصرف صنایع ما به انرژی بسیار پایینتر از کشورهای پیشرفته است. ۲) در زمینه مصرف عمومی مانند مصارف خانگی و شهری، عواملی وجود دارد که باید ابتدا ملحوظ شود و سپس ارزیابی شود که قاره اروپا در مدار مناطق سرسبز جهان قرار دارد، میزان بارش سالانه با وجود کوهها، جنگلها، مراتع و رودهای پرآب و خلیجهای متعدد، در کل قارهای خنک و معتدل است، بنابراین با کشوری مانند ایران از لحاظ آبوهوایی اساسا فرق دارد.
کشوری که بخش عظیم آن کویر و خشک است و بارندگی اندکی دارد، پس در نظر داشته باشیم که شهروندانمان در تابستانهای گرم در شهرهای جنوبی و مرکزی با هوای خشک، مرطوب، شرجی و با دمایی بالا؛ لاجرم مجبور به استفاده از کولرهای گازی و اسپلیتها با مصرف برق بالا هستند که قطعی برق و آب در چند ساعت سلامت جسم و روان مردم را به هم میریزد. ۳) کشورهای پیشرفته برای جذب توریسم سرمایهگذاری زیادی را در بخشهای مختلف انجام دادهاند. آیا ممکن است زرقوبرقهای مکانهای گردشگری و دیدنی را با چراغهای خاموش مدیریت کنند؟ درست است که اگر بتوان انرژی کممصرف را در منازل و محل کار جایگزین کرد و سپس میزان مصرف را با گذشته ارزیابی کرد و پیشرفت کار را سنجید، آن وقت هنری است که در مدیریت انرژی انجام دادهایم. کار هوشمندانه کنونی محاسبه میزان پرتی انرژی در آب و برق و سپس پیداکردن راهحل عملی برونرفت از بحران است که باید منشور اصلاحات و اهداف وزیر نیرو قرار گیرد که درآنصورت نهتنها علما برایشان دعا خواهند کرد، اما کل مردم ایران دعاگوی ایشان و اقداماتشان خواهند بود. امروز با تغییراتی که در اکوسیستم پیش آمده است، دیگر نمیتوان دست به دامن آسمان و ابرها نشست.
مدیریت صحیح، بهکارگیری علم و دانش است و علم بشری تجربههای زیادی در این زمینه اندوخته است. شخصا مشاهده کردم که در یک برنامه تلویزیونی، زمانی که آقای عراقچی دبیر شورای راهبردی روابط بینالملل بود، از پرتی آب در لولههای فرسوده کشور صحبت میکرد و میگفت در یک حالت خوشبینانه ۳۰ درصد آب شرب کشور از لولههای فرسوده در حال هدررفتن است. خب، مدیریت جلوگیری این حجم از ضربه به منافع ملی برعهده کیست؟ در سالهای زیادی که حجم بارش در کشور بالاست، میزان آبخیزداری ما تا چه اندازه است؟ هدررفتن آبهای رویزمینی و بهرهبرداری بیش از اندازه از آبهای زیرزمینی اکنون در بهار ما را با چالش مواجه کرده است.
گزارشهایی که مرتب مخابره میشود، استفاده از ماینرها با حجم زیاد از شبکه برق داخلی است. بانک مرکزی از طرفی استفاده از این دستگاهها را ممنوع اعلام کرده و از طرفی میگویند دولت با گرفتن عوارض برای بسیاری استفاده از ماینرها را در این شرایط بحرانی انرژی آزاد گذاشته است. البته بماند آن دسته از کسانی که به صورت مخفیانه از این سیستم استفاده میکند، زمانی که روزانه چندین میلیون لیتر سوخت در کشور بهراحتی قاچاق میشود یا هزاران نفر انسان از آن طرف مرزها به کشور وارد میشود یا در سامانه شهری، طرحی تعریف و محدود میشود برای اینکه اتومبیلها کمتر شهر را آلوده کنند، سپس همان طرح فروخته میشود، این اقدامات لطماتی اساسی به ساختار مدیریت کشور وارد میکند.
برگرفته از : https://www.sharghdaily.com