درمدیریت متمرکز یک نفردرراس مرکز اقتصادی قراردارد که تمامی تصمیمات به تنهائی توسط اواتخاذ شده وازمشورت وهمفکری مدیران قسمت های میانی وپائینی بشدت خودداری می نماید.
دراین شیوه مدیریتی مدیران دیگرقسمتها درتصمیم گیری نقشی ندارندوفقط مجری دستورات مدیریت متمرکز می باشند.
بعلت عدم مشارکت مدیران قسمت میانی وپائینی دربرنامه ریزیها (که نیاز به همکاری افراد متخصص مجرب می باشد) ازمیزان بهره وری کاسته شده ومنجربه عدم شکوفائی اقتصادی می گردد.
درمدیریت غیرمتمرکز فردی که درراس مرکز اقتصادی قراردارد ازشیوه علمی مدیریت یعنی درتمامی تصمیمات ازمشورت وهمفکری مدیران قسمت میانی ونیزپائینی استفاده می نماید.
دراین شیوه مدیریتی فردی که درراس یک مرکز اقتصادی قراردارد با تمام توان وتلاش سعی دربکارگیری افراد متخصص ومجرب درقسمتهای میانی وپائینی مدیریت می نماید تا ازوجود اینان دربهبود اوضاع اقتصادی آن مرکزاقتصادی استفاده نماید.
درشیوه مدیریت غیرمتمرکز بعلت اینکه ازنظرات وتخصص مدیران قسمت میانی وپائینی بهره برداری می شودباعث افزایش بهره وری درمراکزاقتصادی می گردد.
با مختصربررسی ازدوشیوه مدیریت متمرکز وغیرمتمرکز . به این نتیجه مهم وبا ارزش دست می یابیم که مدیریت متمرکز که درآن فقط یک نفر تصمیم گیرنده بوده . غیردمکراتیک.وموجب کاهش بهره وری ومدیریت غیرمتمرکز که درآن ازنظرات تخصصی مدیران دیگر قسمتها بهره برداری می شود دمکراتیک بوده وباعث افزایش بهره وری می گردد.
اکثرصاحبنظران اقتصادی شیوه مدیریت غیرمتمرکزرا پیشنهاد می نمایند وآن را برای تمامی واحدهای اقتصادی مفیدوسودآوردانسته وازروش مدیریت متمرکز بشدت انتقادنموده وبکارگیری آن را غیرمفید وزیان آورمی دانند.
بنا براین اگر خواهان رونق وشکوفائی اقتصادی می باشیم. بایستی همواره ازروش مدیریت غیرمتمرکز (که درآن ازنظرات تخصصی ونیزهمکاری وهمفکری مدیران سایرقسمتها استفاده می شود ). درجهت رشدوپیشرفت هزچه بیشتر واحدهای اقتصادی بهره برداری نمائیم.