میانگین هزینه جایگزینی هر کارمند سطح پایین بین ۳۰ تا ۵۰ درصد حقوقش است. هزینه جایگزینی هر کارمند متوسط حدود ۱۵۰ درصد درآمد سالانه اوست. جایگزینی یک متخصص یا کارمند ارشد اجرایی میتواند حدود ۴۰۰ درصد حقوق سالانهاش هزینه داشته باشد.
ریسک فرار یعنی احتمال اینکه یک کارمند عادی یا رده بالا سازمان را ترک کند، با این فرض که فرصت شغلی بهتری در یک سازمان دیگر پیدا کرده باشد. یکی از انگیزههای اصلی ریسک فرار، افزایش حقوق است، اما انگیزههای غیرمالی دیگری نیز وجود دارند که میتوانند یک کارمند را به ترک سازمان ترغیب کنند
با جمعآوری صحیح دادهها و اعمال سیاستهای درست مدیریتی میتوانید ریسک فرار کارکنان را کاهش داده و هزاران دلار در هزینههای مربوط به آموزش کارکنان جدید صرفهجویی کنید. به گزارش وبسایت TLNT.com، همه این آمارها نشان میدهد که ریسک فرار یکی از چالشهای بزرگ در اغلب سازمانهاست.
نیمی از کارکنان منابع انسانی که در زمینه مدیریت استعدادها فعالیت میکنند، برای کنترل ریسک فرار و جمعآوری دادههای مربوط به آن از روش دادهپردازی دستی استفاده میکنند. برخلاف روش الکترونیکی، در این روش تمامی مراحل دادهپردازی از سوی انسان انجام میشود. روش دستی به هیچ وجه دقیق و قابل اطمینان نیست، چراکه احتمال قضاوت احساسی و ارزیابی جانبدارانه در آن بسیار بالاست. گزارش ارزیابی عملکرد نیز معیار مناسبی است، اما این گزارشها اغلب در فواصل زمانی بلندمدت (معمولا بهطور سالانه) تهیه میشوند و برای شناسایی کارکنانی که قصد ترک شرکت را دارند، مناسب نیستند. اخیرا مجله فوربس، آمارهای حیرتآوری را در رابطه با علل استعفای کارکنان منتشر کرده است. همکاری بیش از دو سال با یک شرکت میتواند مجموع درآمد فرد را در تمام طول عمرش تا ۵۰ درصد کاهش دهد. درآمد هر کارمند سالانه بهطور متوسط ۳ درصد افزایش مییابد، اما تغییر مداوم شغل میتواند درآمد شما را بین ۱۰ تا ۲۰ درصد افزایش دهد.
ریسک فرار از دو منظر قابل بررسی است: نخست، انگیزههای مالی و غیرمالی که کارمند را متقاعد میکند به دنبال کار جدید بگردد. دوم، استخدام نیروی کار نالایق که اخراج او اجتنابناپذیر است و نهایتا به جابهجایی نیروی کار منجر میشود. مورد دوم، به انگیزهها و گرایشهای کارمند ارتباطی ندارد، بلکه در سوء مدیریت و تصمیمگیریهای نادرست ریشه دارد. به گزارش انجمن مدیریت منابع انسانی (SHRM)، از دست دادن یک کارمند پربازده که دارای حقوق ثابت است و جایگزینی او با یک نیروی جدید، به اندازه مجموع ۶ تا ۹ ماه درآمد او هزینه دارد. برخی محققان ادعا میکنند که این رقم بیشتر از اینهاست.
با این فرضیات اگر یک کارمند بانک در ایران میانگین حقوق ماهیانه ۳ میلیون تومان داشته باشد هر جابجایی می تواند هزینه ۳۰ میلیون تومانی بر بانک وارد کند یعنی جابجایی ۱۰۰ کارمند در سال که الان به امری طبیعی در بانک های خصوصی تبدیل شده است هزینه های میلیاردی به بانک تحمیل میکند که این مبلغ حقوق ۷۵ نفر در سال را تامین می کند. در واقع هزینه های جابجایی کارمندان بسیار سنگین تر از آن چیزی است که به نظر می رسد.
منابع:
- Employee Connect
- forbes
- TLNT.com
- http://tahlilbank.com/1396/8022