وضعیت زندگی بازنشستهها بهگونهای است که درآمد و هزینههای آنها با هم نمیخواند. این در حالی است که در سنین بازنشستگی، هم خانواده پرجمعیتتر میشود و هم هزینههای درمان، افزایش مییابد. در نتیجه اگر وضعیت صندوقها به همین صورت ادامه پیدا کند، شرایط سختی را بهویژه در وضعیت زندگی بازنشستگان شاهد خواهیم بود که تبعات خاصی را برای کشور به دنبال خواهد داشت. بنابراین لازم است که تشکلها، تعامل بیشتری بادولت و مجلس داشتهباشند. همانطور که اگر امروز نمایندگان مجلس به میدان آمدهاند، بهخاطر اطلاعاتی است که ما به آنها دادهایم. بسیاری از نمایندگان مجلس، اصلا در جریان اتفاقاتی که در تامیناجتماعی میافتد، نبودند. سه سال است که پیوسته با نمایندگان مجلس جلساتی داشتیم و آنها را قانع کردیم که وضعیت صندوقها، میتواند تهدید بزرگی برای کشور به حساب آید.
کارگر نیوز: منابع صندوق تامیناجتماعی، متعلق به کارگران و بیمهشدهها بوده و بیتالمال محسوب نمیشود، بلکه حقالناس است. توجه به همین مسئله، مسئولیت شرعی و اجتماعی دولت را پررنگتر جلوه میدهد….
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری کارگر نیوز، منابع صندوق تامیناجتماعی، متعلق به کارگران و بیمهشدهها بوده و بیتالمال محسوب نمیشود، بلکه حقالناس است. توجه به همین مسئله، مسئولیت شرعی و اجتماعی دولت را پررنگتر جلوه میدهد. از یک طرف، بدهی دولت درحال افزایش است و از سوی دیگر، رکود اقتصادی، بهگونهای است که درآمدزایی خود تامیناجتماعی را هم مختل کرده است. این کمشدن ورودی، در مقابل افزایش هزینهها قرار گرفته و مسئله را بغرنجتر کرده که مجموعه این شرایط، باعث شده تصویر آینده برای کارگر ان تصویری مبهم باشد. متاسفانه به دلیل مطلوبنبودن شرایط اقتصادی تامیناجتماعی، گاهی مشکلاتی در زمینه ارائه خدمات درمانی و یا خدمات بیمه بیکاری برای کارگران به وجود میآید. به دلیل وضعیت بحرانی صندوقها، گاهی تامیناجتماعی مجبور است برای پرداخت مستمری، املاک خود را بفروشد یا وام بگیرد تا بتواند به موقع، مستمریها را پرداخت کند. این در حالی است که دولت حدود ۱۵۰ هزار میلیارد تومان به این سازمان بدهکاری دارد. بزرگترین خدمتی که دولت میتواند در حق کارگران انجام دهد، پرداخت هرچه سریعتر این بدهیهاست تا هم حقالناس به جای خود بازگردد و هم وضعیت نامطلوب مستمریبگیران و فشاری که بر زندگی آنهاست، کاسته شود. دولت گاهی به جای پرداخت نقدی بدهی خود، به واگذاری املاک و شرکتها به تامیناجتماعی میپردازد. این امر، به خودی خود مطلوب است، اما به شرطی که شرکتهای ورشکسته و بدون درآمد واگذار نشوند؛ چراکه این شرکتها نه تنها درآمدزایی ندارند، بلکه هزینهتراشی جدیدی برای تامیناجتماعی خواهند داشت. مسئله دیگری که جای بحث دارد، مشارکت بیشتر شرکای اجتماعی در تصمیمگیریهای تامیناجتماعی است. تا زمانی که نقش دولت در این تصمیمگیریها پررنگتر از شرکای اجتماعی باشد نمیتوان خیلی امیدوار بود که شرایط سازمان بهتر شود.در نتیجه، تغییر ساختار مدیریتی نیز مسئلهای است که باید در اولویت کار قرار گیرد. در این بین، حضور موثر شرکای اجتماعی تامیناجتماعی میتواند تاثیر مطلوبی بر جریان پرداخت مطالبات سازمان تامیناجتماعی داشته باشد.بدهی دولت، مثل یک سونامی درحال تهدیدکردن شرایط زندگی کارگران و کارفرمایان است، زیرا بیش از نیمی از کشور، تحتپوشش تامیناجتماعی هستند. در اجتماعات اعتراضی مختلف، همواره شاهد حضور بازنشستهها هستیم؛ آنها ضمن اینکه دغدغههای مالی فراوانی دارند، از اوقات فراغت بیشتری هم برخوردار هستند. حال در نظر بگیرید که اگر در شرایط کنونی صندوق، یک ماه مستمری این عزیزان به تعویق بیفتد، نه تنها برای دولت، که برای کل کشور هم چالش بزرگی خواهد بود.
منبع : http://kargarnews.ir/fa/pages/?cid=36568