علیاصغر بادبان در گفتوگو با ایلنا:
تامین اجتماعی درحال ورشکستگی است هرکس جز این بگوید، لاپوشانی میکند/وزارت بهداشت حتی یکبار صورتحساب درمان خود را نداده و نخواهد داد .
علی اصغر بادبان میگوید: اگر خدای ناکرده تامین اجتماعی ورشکست شود، هیچکس از پس این قصه برنخواهد آمد. وقتی چهار میلیون نفر را در هر ضریبی که مایلید ضرب کنید، درمییابید که با ورشکستگیِ سازمان، چه تعداد آدم، گرسنه خواهند ماند. دولت هم به طریق اولی از پسِ پرداخت مستمری اینها برنخواهد آمد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کمیسیون تلفیقِ مجلس شورای اسلامی در بررسی بودجه سال آینده، پیشنهادات سازمان تامین اجتماعی را نپذیرفت. در بودجهای که تنظیم و ارائه شده، نه تنها پرداخت اصل و فرع بدهیهای سازمان تامین اجتماعی به عنوان مهمترین سازمانِ بیمهگر کشور نادیده گرفته شده، بلکه به عقیده خیلی از کارشناسان، مصوبات کمیسیون تلفیق به دنبالِ رفع کسریهای بودجه دولت از جیب تامین اجتماعی است که این رویکرد، معضل را به شدت پررنگتر میکند. به همین منظور به سراغ علیاصغر بادبان (کارشناس و عضو سابق شورای عالی سازمان تامین اجتماعی) رفتیم تا چند و چون مصوبات کمیسیون تلفیق و تاثیر آن بر آینده تامین اجتماعی را مورد ارزیابی قرار دهیم. بادبان در گفتگوی زیر تاکید میکند اگر راهحل عاجلی برای مشکلات تامین اجتماعی اندیشیده نشود، بحرانِ قریبالوقوع، نیمی از جمعیت کشور را درگیر خواهد کرد.
کمیسیون تلفیقِ مجلس بررسی بودجه را به پایان رساند و نمایندگان مجلس هم نتوانستند به دولت بابت پرداخت بدهیهای سازمان تامین اجتماعی فشار بیاورند. نه تنها راهکاری برای پرداخت این بدهیها ارائه نشد؛ بلکه کمیسیون تلفیق مصوباتی در تعارض با منافع تامین اجتماعی داشت. مثلا اینکه منابع درمان سازمان را به خزانه کل منتقل کنند؛ تهاتر اموال و قسعلیهذا… سوال اینجاست که چرا نمایندگان نخواستند یا در بهترین حال نتوانستند به دولت فشار بیاورند که بدهیهای انباشته کارگران را پرداخت کند؟ آن هم در شرایطی که عموم کارشناسان بیمهای معتقدند اگر طلب سازمان پرداخت نشود، بحران تامین اجتماعی قریبالوقوع است؟
در اینکه چرا نتوانستند به دولت فشار لازم را بیاورند، تکلیف روشن است؛ آقایان تهِ قُلَک دولت را هم میدانند چه خبر است. متاسفانه دولت جاهایی که نباید هزینه کند، هزینه میکند و جاهایی که باید هزینه کند، پول ندارد و نمیتواند هزینه کند. اینکه نمایندگان مجلس نتوانستند ضرورت پرداخت بدهیهای تامین اجتماعی را جا بیندازند، به این دلیل بود که طرفداران تامین اجتماعی، طرفداران بقای تامین اجتماعی، طرفداران نزدیک به چهارمیلیون خانوار مستمریبگیر تامین اجتماعی و طرفداران این همه بیمه شدهی تامین اجتماعی که نصف جمعیت کشور را شامل میشود، تعدادشان در مجلس کم است. در کمیسیون تلفیق که بسیار هم کمتر هست. به نظر من؛ اگر این فشار به دولت وارد نشود و کاری صورت نگیرد، اوضاع به شدت بحرانی میشود. تامین اجتماعی فیالحال نیز برای پرداخت مستمریها و برای پرداخت هزینههای درمان به بیمارستانها و دانشگاهها، شدیدا لَنگ است.
منظورتان این است که همین الان که با هم صحبت میکنیم نیز تامین اجتماعی مشکل دارد.
بله، همین الساعه؛ همین الان تامین اجتماعی ده هزار میلیارد تومان به بانک رفاه با نرخ ۱۴ درصد بدهکار است. این پول را گرفته که مستمریها را بدهد. مساله اینجاست که با ده هزار میلیارد تومان هم مشکل پرداختهای تامین اجتماعی حل نمیشود. باید هر ماه همین مقدار وام بگیرد تا بتواند مستمریهای ماهانه را بپردازد. پس قاعدتا به جایی خواهد رسید که توان بازپرداخت همین وامها را هم نداشته باشد. تامین اجتماعی بدون تعارف در حال ورشکستگی است. هرکس بگوید اوضاع غیر از این است، لاپوشانی میکند، میخواهد روی مشکلات، روکش و سرپوش بگذارد؛ میخواهد مردم نبینند و نفهمند که چه خبر است. اگر خدای ناکرده تامین اجتماعی ورشکست شود، هیچ کس از پس این قصه برنخواهد آمد. هیچ کس نخواهد توانست این معضل را حل کند؛ چون چهار میلیون نفر را در هر ضریبی که مایلید ضرب کنید، آنوقت درمییابید که با ورشکستگیِ سازمان، چه تعداد آدم، گرسنه خواهند ماند. دولت هم به طریق اولی از پسِ پرداخت مستمری اینها برنخواهد آمد. آقای رئیس جمهور از اول هم وعده داده بود که بایستی تامین اجتماعی را در شرایط بسیار اضطراری ببینیم و برای حل مشکلاتش، راهکارهایی درخور بیندیشیم.
چرا به این وعدهها عمل نکردهاست؟ با وجود گذشت چند سال، هیچ نشانهای هم دیده نمیشود که قرار است در آیندهی نزدیک به این وعده عمل شود.
متاسفانه همینطور است. شاید دیگر نیازی به آرای مردم ندارند؛ شاید فکر میکنند اگر به این دست وعدهها عمل نکنند، اتفاق خاصی نمیافتد. انشالله که اینطور نباشد؛ اما واقعیت این است که چیزی که فراموش شده و به حال خود رها شده، سازمان تامین اجتماعی و بیمهشدگان و مستمریبگیرانِ آن است. این فراموشی میتواند برای کشور، برای دولت و برای ملت خطرناک باشد. این قصهای نیست که بشود از کنارش ساده گذشت. نمایندگانی که در کمیسیون تلفیق، درخواستهای تامین اجتماعی را نپذیرفتند، یا غافل هستند که انشالله همین است و یا خدای ناکرده قصدی دارند؛ وگرنه دلیلی ندارد که همچین امر مهمی را که در حد اهمیت بودجه دفاعی کشور است، نادیده بگیرند. در واقع، همانقدر که بودجه دفاعی کشور مهم است، بودجه و تامین نقدینگی سازمان تامین اجتماعی نیز اهمیت دارد. متاسفانه نمایندگان اصولا شناختی از تامین اجتماعی ندارند و تصور میکنند یک چاه ویلی هست پر از پول فراوان و هیچ وقت این سرمایه به انتها نمیرسد. خیلی خوب است که همه ما حامیان تامین اجتماعی با هم فریاد بزنیم که تامین اجتماعی، در پرداخت مستمریهای ماهیانه دچار مشکل است؛ که تامین اجتماعی، سرمایهاش به تَه رسیده و دیگر ندارد که بپردازد.
نظرتان در مورد تهاتر اموالی که نمایندههای مجلس پیشنهاد کردهاند، چیست؟ آیا تهاتر اموال میتواند جایگزین خوبی برای پرداخت نقدی بدهیهای دولت به تامین اجتماعی باشد؟ خیلی از فعالان کارگری میگویند تجربه خوبی از تهاتر اموال نداریم؛ چراکه میآیند اموال غیرسودده را به جای بدهیها واگذار میکنند که در نوع خود نه تنها منفعتی در آنها نیست، بلکه باعث ضرر و زیان سازمان هم میشود.
ما تا به امروز چندین بار با این طناب پوسیده در چاه رفتهایم و دَلومان هم از دستمان دررفتهاست و در نهایت، مصیبت بر سر سازمان نازل شده. در تهاتر اموال، مساله اصلی و سوال کلیدی این است که چه اموالی؟ بیایند مراکز پول ساز را به سازمان بدهند؛ بیایند واحدهای درآمدزا را به سازمان بدهند نه شرکتهایی که کلی باید برایشان هزینه شود، کلی باید سرمایهگذاری شود تا به شرایط عادی برگردند. همین الان که داریم صحبت میکنیم، سازمان تامین اجتماعی در شستا دهها کارخانه دارد که کاملا زیانده و بیارزش هستند و امکان راهاندازی و بهسودرسانی آنها هم وجود ندارد. این شرکتها فقط و فقط برای سازمان، هزینه میتراشند؛ همین. آقایان وقتی بحث نصب مدیران که میشود، تامین اجتماعی خیلی جای خوبی برایشان است؛ چون دوستان مدیرشان را نصب میکنند و این مدیران، نفری چندین میلیون هم حقوق میگیرند و روزگارشان میگذرد؛ اما بقیه وقتها تامین اجتماعی به دردشان نمیخورد؛ وبال گردنشان است انگار؛ در حالیکه تامین اجتماعی یکی از اساسیترین، مهمترین و اثرگذارترین سازمانهای کشور است که میتواند یار دولت و یار نظام باشد؛ لیکن بیتوجهی میتواند همه چیز را به خطر بیندازد.
جدا از همهی این کمکاریها و عدم پرداخت بدهیها، مصوبهای هم کمیسیون تلفیق داشته که منابع درمان تامین اجتماعی باید به خزانه کل منتقل شود؛ یعنی این منابع از تصرف تامین اجتماعی خارج شود و به دولت واگذار شود؛ این را چطور ارزیابی میکنید؟
این هولناکترین اتفاقی است که ممکن است بیفتد. یک بار دیگر هم این کار انجام شد که بالاخره بعد از سالها دوندگی و فریاد زدن و گرفتاریهای بیشمار، توانستیم با قانون الزام، این روال را پس بزنیم و اوضاع را به قبل برگردانیم. اینها دوباره میخواهند یک امرِ آزموده و امتحان شده و بد جواب پس داده را دوباره امتحان کنند.
هدفشان از این کار چیست؟
هدف این است که منابع را تصاحب کنند و بیمهشدههای تامین اجتماعی نیز بروند در صف بایستند. یعنی بیمه شدهها بابت دریافت خدمات درمانیای که مایملک خودشان است، بروند در صف، دقیقا مثل سایرین. الان من و شمای بیمهشدهی تامین اجتماعی، برای درمان، بیمارستان خاص داریم؛ اما آن موقع خواهند گفت شما بیمارستان خاص ندارید؛ مثل همه اهالی کشور باید بروید و صف ببندید. اما مهمترین مساله این است که وزارت بهداشت تا حالا در عمر درمانیِ خودش، حتی یک بار صورتحساب درمان به سازمان تامین اجتماعی نداده و هرگز هم نخواهد داد؛ فقط چشم دوختهاند به این ۹ درصدِ درمانِ تامین اجتماعی و دنبال این هستند که از تامین اجتماعی بودجه بگیرند و کمبودهای خودشان را برطرف کنند و این، وحشتناکترین قسمتِ قضیه است؛ اینکه دولت بیاید از تامین اجتماعی بودجه بگیرد، بهشدت هولناک است.
گفتگو: نسرین هزاره مقدم
منبع : http://www.ilna.ir