آیا تاکنون با مدیر بسیار کاریزماتیکی کار کردهاید؟ اگر چنین است، پس احتمال دارد که تقریبا همهی افراد سازمانتان این فرد را دوست داشته باشند، به او اعتماد کنند و او را مورد تحسین قرار بدهند. وقتی او صحبت میکند، افراد گوش میدهند، همکاران از ایدههایش حمایت میکنند، و افراد با استعداد میخواهند به گروه او ملحق شوند. به طور خلاصه، همه میخواهند دور این شخص باشند. با ما همراه باشید تا بیشتر درمورد تعریف کاریزما و نحوه توسعه کاریزما بدانیم.
کاریزما چیزی است که بسیاری از مردم معتقدند با آن به دنیا میآیید. ولی این اعتقاد درست نیست. شما میتوانید کاریزمای بیشتری داشته باشید و ما در این مقاله بررسی خواهیم کرد که چگونه میتوانید کاریزما را در خود توسعه دهید.
تعریف کاریزما
کاریزما مجموعهای از ویژگیها و رفتارهایی است که باعث میشود برای دیگران جذاب باشید. این واژه از واژهی یونانی «charis» گرفته شده است که به معنی گیرایی یا موهبت است. شخص کاریزماتیک، به طور خاصی گیرا، دوستداشتنی و در بسیاری از موارد، اندکی سحرآمیز است. شخصیتهای گیرا مانند مارتین لوتر کینگ، الکس فرگوسن و پروفسور سمیعی همه به خاطر کاریزماتیک بودنشان شناخته شده و مشهور هستند. افرادی که جذبه دارند، قاطع، مطمئن، الهامبخش و صمیمی هستند. آنها به حرفهای دیگران اهمیت میدهند و دارای جذابیت ذاتی هستند که اغلب افراد را فورا در جای خود خشک میکند.
بدین ترتیب کاریزما داشتن در کسبوکار فوق العاده است، حتی اگر نقش مدیر نداشته باشید. وقتی کاریزما دارید، افراد دوست دارند با شما کار کنند. آنها جذب ایدههایتان میشوند به نظر شما اعتماد دارند، و احتمال بیشتری وجود دارد که تحت تأثیر شما قرار گیرند.
کاریزما و قدرت
کاریزما نوعی «قدرت ارجاعی» است که جان فرنچ (John French) و برترام ریون (Bertram Raven)، روانشناسان اجتماعی، آن را به عنوان یکی از پنج مبنای قدرت بهشمار میآورند. قدرت ارجاعی، تأثیری است که بر جا میگذارید، زیرا سایر افراد شما را دوست دارند و به شما احترام میگذارند. به خاطر داشته باشید که کاریزما ممکن است مورد سوءِاستفاده هم قرار بگیرد. از جذبه برای کنترل افراد و انجام آنچه که برخلاف علائق آنهاست، استفاده نکنید.
توسعهی کاریزما
کاریزما مجموعهای از ویژگیها و رفتارهایی است که اگر کنار یکدیگر گذاشته شوند، شما را به شخصیتی گیرا و جذاب تبدیل میکنند. پژوهشهای بسیاری نشان میدهند که شما میتوانید این ویژگیها را بیاموزید و کامل کنید. برای مثال مطالعات نشان دادهاند مدیرانی که بی چون و چرا سختیها را تحمل میکنند، در نگاه اعضای گروه از کاریزمای بیشتری برخوردارند و افرادی که دیدگاه مثبتی دارند احتمال بیشتری وجود دارد که کاریزما داشته باشند. آنچه افراد برای گفتن انتخاب میکنند هم میتواند بر کاریزمایشان تأثیر بگذارد.
توصیه
تصوری غلط دربارهی کاریزما این است که رابطهی نزدیکی با جذابیت فیزیکی دارد. اگر چه جذابیت فیزیکی میتواند در برخی موقعیتها به شما کمک کند تا مورد علاقه باشید؛ اما قطعا برای داشتن کاریزما، الزامی نیست. در نهایت، زیبایی عنصری ظاهری است. اقدامات و باورهای شما برای افراد اندیشمند، بسیار مهمتر از ظاهرتان است.
به وجود آوردن کاریزما، مستلزم زمان و تلاش است، پس به حوزههای مختلفی توجه داشته باشید. به وجود آوردن کاریزما را سفری شخصی بدانید و هر بار بر روی یک حوزه تمرکز کنید. در ادامه به ترتیب نگاهی خواهیم داشت بر هر یک از این حوزهها:
زبان بدن و حواس جمع
زبان بدن و حواس جمع، جنبههای مهم کاریزما هستند. زبان بدن درست، بدون گفتن حتی یک کلمه، میتواند قدرت، صمیمیت و محبوبیت را منتقل کند. کار خود را با صاف ایستادن شروع کنید، شانهها را عقب و سر خود را بالا نگه دارید. وضع اندامی درست نه تنها موجب میشود مطمئن و کنترل کننده به نظر برسید؛ بلکه باعث میشود خودتان هم همین حس را داشته باشید. پژوهشها نشان میدهد که افراد پرجذبه، بسیار مثبت هستند، پس نهایت تلاش خود را بکنید تا دیدگاه مثبتی داشته باشید.
حواسجمع بودن کمی متفاوت از زبان بدن است: این امر با کیفیت توجه شما سروکار دارد. زمانی که ذهنتان متمرکز باشد همهی توجه خود را به طرف مقابلتان معطوف میکنید و به ذهنتان اجازهی کار دیگری نمیدهید. شما خود و توجهتان را تنها به آن شخص معطوف میکنید. برای داشتن حواس جمع، ابتدا با یاد گرفتن مهارتهای مربوط به گوش دادن فعال شروع کنید. زمانی که کسی صحبت میکند حتما توجه کاملی به آنچه که او میگوید داشته باشید و نگران آن نباشید که بعد از او چه چیزی میخواهید بگویید. تلاش کنید تا در لحظه و آگاه بمانید. از تأثیری که این کار بر روابط شما خواهد گذاشت شگفت زده خواهید شد.
به دیگران کمک کنید تا حس خوبی داشته باشند
افراد پرجذبه باعث میشوند تا دیگران احساس فوقالعادهای داشته باشند. به جای اینکه بر موفقیت خود متمرکز شوند؛ زمان و انرژی زیادی را صرف سرحال کردن دیگران میکنند. با کمک به اطرافیان، محیطی با انرژی مثبت به وجود میآورند که افراد دیگر به طور طبیعی جذب آن میشوند. شما میتوانید این کار را با کمک کردن و مشاوره دادن به افراد نیازمند انجام دهید. درباره دستاوردهای خود فروتن باشید و دیگران را زمانی که کار خوبی انجام میدهند خالصانه تحسین کنید.
با روشهای متفاوتی هم میتوانید به دیگران کمک کنید، از جمله با تبدیل شدن به راهنما، با تعلیم اعضای کم تجربهتر گروه و با انجام کارهایی که حاکی از مهربانی شما باشند؛ مانند آوردن کیک به دفتر کار یا درست کردن چای و قهوه برای همکاری که سرش شلوغ است. حتی یک لبخند صادقانه که به موقع زده شود، میتواند به دیگران کمک کند احساس خوبی داشته باشند.
توجه
خلوص نیت در ایجاد جذبه بسیار مهم است. اگر تنها دارید ظاهرسازی میکنید یا ریاکارانه از کسی تعریف میکنید، دیگران متوجه این امر خواهند شد. حتما هنگامی که بر روی مهارتهای خود کار میکنید صادق و قابل اعتماد باشید.
هوش هیجانی و همدلی
پیوندی بسیار قوی بین هوش هیجانی و جذبه وجود دارد. مدیرانی که هوش هیجانی بالایی دارند، از احساسات خود و نیز اطرافیان آگاه هستند. این آگاهی به آنها امکان میدهد تا در مقابل فشارها خونسرد بمانند و به دیگران آنچه که به لحاظ عاطفی نیاز دارند را بدهند. همدلی بخش مهمی از این مسئله است. زمانی که قادر باشید چشماندازها، خواستهها، و نیازهای دیگران را درک کنید، پذیرای درک و ارتباط بیشتری میشوید. میتوانید همدلی و هوش هیجانی را از طریق کنترل احساساتتان، به ویژه وقتی خستهاید یا استرس دارید به وجود آورید. به دیگران هم توجه کنید؛ با توجه به زبان بدن آنها و آنچه که میگویند، میتوانید خواستهها و نیازهایشان را تشخیص بدهید و در نتیجه، اقدام مناسبی در این راستا انجام بدهید.
اعتمادبهنفس و قاطع بودن
افراد کاریزماتیک، اعتماد به نفس دارند و میدانند چگونه قاطعانه رفتار کنند.
با ایجاد اعتماد به نفس شروع کنید. میتوانید این کار را با استفادهی بیشتر از نقاط قوتتان در محل کار، با تعیین و دستیابی به اهداف کوچک و با بهدست آوردن دانش و مهارتهای لازم برای انجام مؤثرتر شغلتان انجام دهید.
مهارتهای سخنرانی در جمع را هم در خودتان به وجود آورید تا بتوانید به روشنی و با اعتمادبهنفس در مقابل گروه صحبت کنید.
قاطع بودن کمی متفاوت است. زمانی که قاطعانه رفتار میکنید، در واقع خواستهها و نیازهایتان را بیان میکنید؛ همچنان که هنوز به خواستهها و نیازهای دیگران احترام میگذارید. زمانی که قاطع هستید، قدرت شخصی خود را نشان میدهید اما از این قدرت با مهربانی، احترام و وقار استفاده میکنید. قاطعیت و اعتماد به نفس دست در دست یکدیگر دارند. هنگامی که اعتمادبهنفس را در خود بهوجود آوردید، میتوانید از طریق پی بردن به خواستهها و نیازهایتان در موقعیتهای مختلف و نیز پی بردن به خواستهها و نیازهای دیگران، روی ابراز عقیده کار کنید. پای آنچه که نیاز دارید بهدرستی بایستید اما این کار را محترمانه انجام بدهید.
توسط مهدی فیروزی
منبع : https://www.chetor.com/141316