تقریبا همه ما آشنایی اجمالی با «غصب» داریم و برایمان واژهای نامأنوس محسوب نمیشود. اما غصب در حیطه حقوق ظرافتهایی دارد که به ترتیب به آنها اشاره میشود:
در قدم اول باید بدانیم که به چه عملی غصب گفته میشود؟ غصب در تعریف قانونی عبارت است از تسلط یافتن بر مال دیگری در صورتی که بداند این مال متعلق به دیگری است و او اجازه تصرف و استفاده از آن را ندارد.
نکته قابل توجه این است که تسلط بر مال دیگری باید بصورت عملی و مادی باشد؛ بطور مثال اگر من با وجود اینکه میدانم این خانه متعلق به من نیست وارد آن شوم و در آن تصرف کنم، غاصب هستم. بنابراین، تسلط حقوقی بر مال شخص دیگری، مثلا فروختن یا اجاره دادن خانهای که متعلق به من نیست غصب نمیباشد.
حال اگر شخصی مانع استفاده و تصرف مالک یک مال از مال خود شود، در حالی که آن شخصی که مانع شده خودش تسلط بر مال پیدا نکند غاصب محسوب نمیشود. برای مثال من بدلیل خصومتی که با دوستم پیدا کردهام راه خانهاش را مسدود میکنم تا مانع تصرف او در مال خودش بشوم؛ اما خودم نیز در خانه او نمیروم و تصرفی در مال او نمیکنم؛ به همین دلیل کار من، غصب نیست. بلکه به این کار ایجاد مزاحمت گفته میشود، نه غصب.
نکته دیگر درباره غصب این است که شخص غاصب حتما باید آگاه باشد که مالی که بر آن تسلط مییابد متعلق به خودش نیست؛ بنابراین اگر شخص با تصور اینکه صاحب مال، خودش است در مال تصرف کند، غصب محسوب نمیشود (هر چند در حقیقت آن مال متعلق به دیگری باشد). اما قانونگذار این عمل را «شبیه غصب» دانسته و حکم به غصب میدهد. همچنین در این مثال کسی که در مال دیگری تصرف کرده در برابر تغییرات و خساراتی که به مال وارد میکند ضامن است و جبران خسارات بر عهده اوست.
مثال دیگری که قانونگذار آن را در حکم غصب میداند: فرض کنید بعنوان عاریه یا وکالت، مال خود را به دیگری سپردهاید. چنانچه پس از مدتی مال را مطالبه کنید اما آن شخص از برگرداندن آن خودداری کند، در حکم غاصب شمرده میشود.
حال فرض کنید طبق شرایط بالا، قانون کسی را غاصب معرفی کرد. اکنون وظیفه غاصب چیست؟
بطور خلاصه این گونه گفته میشود که غاصب باید دقیقا خود مالی که غصب کرده را به صاحب آن برگرداند. اگر آن مال در مدتی که تحت تسلط غاصب بود، از بین رفته باشد یا آسیبی به آن وارد شده باشد، غاصب مکلف است مالی مانند آن (مثل) یا قیمت آن را به مالک بپردازد.
بطور کلی در بحث مسؤولیت غاصب با چند حالت مواجهیم:
در فرض اول، مال غصب شده، در دست غاصب «موجود» است و «امکان رد» یعنی برگرداندن آن به صاحبش وجود دارد. برای مثال شخصی خانه شما را غصب کرده است. در مدت غصب، هیچ آسیبی به منزل وارد نشده و عیناً مثل زمانی که تحت سلطه مالک اصلیاش بود، باقی مانده است. در این حالت، غاصب باید همان مالی که غصب کرده را به مالک آن بازگرداند. حتی اگر مال غصب شده، چیزی باشد که در زمین یا بنا به کار رفته باشد و برگرداندن آن به مالک زحمت بسیار داشته باشد، مالک باز هم حق دارد که عین مال را از غاصب بخواهد؛ مثلا دو ساختمان هم جوار یکدیگر مشغول دیوارکشی هستند. حین کار، مالک یکی از ساختمانها از آجرهای متعلق به مالک ساختمان هم جوار برای دیوار ساختمان خود استفاده میکند. مدتها بعد که کار دیوارکشی پایان یافت، مالک ساختمان دوم متوجه موضوع میشود. در این حالت او میتواند علیه دیگری بعلت غصب مال اقامه دعوا کند؛ البته اگر دو طرف، یعنی غاصب و کسی که مالی از او غصب شده به گرفتن قیمت معادل آن مال توافق کنند، نیازی به جدا کردن آجرهای غصب شده از ساختمان نمیباشد.
فرض دوم، حالتی است که مال غصب شده در دست غاصب تلف شود؛ یعنی از بین برود یا به میزانی آسیب ببیند که گویی از بین رفته وکارایی قبل را ندارد. در این صورت، اگر مال غصب شده، چیزی باشد که نظایر آن معمولا زیاد است مثل حبوبات، غاصب باید مثل مالی که غصب کرده را برای مالک تهیه کند و به او برگرداند. مثلا شما مالک اتومبیل پراید مدل ۹۵ هستید. اگر کسی اتومبیل شما را غصب کند و تصادفی با آن بکند که عملاً دیگر قابل استفاده نباشد، باید یک اتومبیل پراید مدل ۹۵ برای شما خریداری و به شما تقدیم کند؛ چون این اتومبیل با این مشخصات از اموالی است که معمولا شبیه به آن به تعداد زیاد موجود است. حال اگر به عکس، مالی که از شما غصب شده، چیزی باشد که نظیر آن به تعداد زیاد وجود نداشته باشد، مثل یک شئ عتیقه؛ در این صورت غاصب مکلف است قیمت آن را به شما بپردازد.
حال سوالی که پیش میآید این است که غاصب باید قیمت مالی که غصب کرده را در زمان از بین رفتن آن بپردازد یا قیمت آن را در موقعی که مالک از اوطلب خسارت میکند و او میخواهد طلبش را بپردازد؟ مثلا زمانی که اتومبیل من در دست غاصب تلف شد، قیمت آن ده میلیون تومان بوده است؛ اما حالا که میخواهد قیمت آن را پرداخت کند، قیمت اتومبیلهای مشابه آن، پانزده میلیون تومان شده است. تکلیف چیست؟ گر چه گفته شده است قیمت زمان از بین رفتن ملاک است اما مابهالتفاوت آن با قیمت زمان پرداخت را هم از باب جبران خسارت میتوان مطالبه کرد؛ یعنی زیان دیده بخاطر غصب مالش میتواند ده میلیون از غاصب دریافت کند و پنج میلیون باقیمانده را برای جبران خسارت وارد شده بگیرد. به عبارت دیگر کلاً بالاترین قیمت در طول زمان غصب را باید به مالک رد نماید.
تصور کنید کسی تلفن همراه شما را غصب میکند. در همین هنگام که او بر مال شما تصرف دارد، ناگهان تلفن از دستش رها شده، به زمین میافتد و صفحه آن آسیب میبیند. در این حالت، غاصب مجبور به جبران خسارت وارده میباشد؛ حتی اگر عیبی که به مال وارد شده ناشی از کار غاصب نباشد و او در این حادثه بیتقصیر باشد؛ مثلا اگر زلزله باعث خرابی خانهای شود که غاصب تصرف کردهاست باز هم جبران خسارت بر عهده غاصب میباشد.
بحث دیگری که لازم است به آن پرداخته شود مسؤولیت غاصب نسبت به منافع مال مغصوب است. فرض کنید غاصبی خانه شما را به تصرف خود درآورده است. شما علاوه بر اینکه حق دارید خود خانه را از او طلب کنید، این حق برای شما باقیست که اجاره بازه زمانی را که خانه در تصرف غاصب بوده را نیز از او بخواهید.
حال اگر غاصب دومیپیدا شود و از غاصب اول خانه را غصب کند وپس از آن غاصب سوم متصرف خانه شما بشود، همه این سه نفر در مقابل شما که مالک خانه هستید مسؤول هستند. به این صورت که اجازه دارید به هر یک از غاصبین برای گرفتن اصل مال یا مثل مال یا قیمت آن مراجعه کنید. اما در مورد گرفتن منافع مال مغصوب، وضع کمی متفاوت است. اگر هر یک از غاصبین دو ماه خانه را تحت تصرف خود داشته باشند، شما میتوانید منافع همان دو ماه تصرف آن غاصب بعلاوه منافع مدت زمان تصرف غاصبین بعدی را از او مطالبه کنید. در مثال بالا، اگر شما به غاصب اول برای گرفتن منافع خانه رجوع کردید میتوانید منافع دو ماه سکونت غاصب اول، دو ماه سکونت غاصب دوم و دو ماه سکونت غاصب سوم را از او طلب کنید. چنانچه به غاصب دوم مراجعه نمودید، فقط قادر به گرفتن منافع زمان تصرف غاصب دوم و سوم هستید. طبق همین قاعده در صورت رجوع به غاصب سوم، تنها حق گرفتن منافع دوماه تصرف او را دارید ونه منافع زمان تصرف غاصب اول ودوم را.
منبع : http://mahdad.ir