طی این فتاوا، علما دقیقا همان سیاستهای ناسیونالیسم اقتصادی که در آلمان در حال اجرا بود را در ایران به اجرا گذاشتند.
منتها در آلمان مردم و دولت مداران همراهی کردند و منتهی شد به یک جهش و پرتاب اقتصادی و هنوز هم این کشور در صدر اقتصادهای جهان قرار دارد و نفر اول اروپاست.
در ایران برعکس، آن جریان را سرکوب کردند، چه در دولت قاجاریه با سر سپردگی که به روس و انگلیس داشت و چه در دولت پهلوی که کاملا انگلیسی بود، اندیشه خود تحریمی را سرکوب کردند در حالی که می توانست عامل پیشرفت و جهش ما بشود.
متن فوق بخشی از نکته تاریخی بود که دکتر عادل پیغامی معاون پژوهشی و استاد دانشگاه امام صادق(ع) در این مصاحبه به آن اشاره کردند و در ادامه این گفت و گو اجزای مختلف اقتصاد مقاومتی تبیین شده که مشروح آن از نظرتان می گذرد :
در ابتدا باید تأکید کنم که در واژه اقتصاد مقاومتی این پسوند مقاومتی یک پسوند جدیدی نیست یک واژه سیاسی نیست که با ملاحظات سیاسی مطرح شده باشد و در علم اقتصاد سابقه ای نداشته باشد.
در نگاه تاریخی به اقتصاد می بینیم همه اقتصادهای بزرگ دنیا پروژه مقاوم سازی خود را به صورت همزمان با روند توسعه و رشد خود طی کردهاند و هنوز هم در آشوبها و بحران ها و تنشهای اقتصادی همواره دنبال ارتقای استحکام ساختار درونی اقتصادشان هستند.
پس مقاومتی بودن اقتصاد یک مطالبه عجیب و غریب در عرصه اقتصاد نیست، تمامی تئوریهای علم اقتصاد و تجربه های اقتصادی کشورهای پیشرفته نشان می دهد که پایه و اساس رشد و پیشرفت اقتصادی درونزایی است.
پیغامی در ادامه این گفت و گو اظهار داشت: برون گرایی و استفاده از فرصتهای محیطی منوط به این است که شما از یک ساختار مستحکم داخلی برخوردار باشید.
فرض کنیم در عرصه بین المللی یک فرصتهای مناسبی وجود دارد که ما بتوانیم در عرصه کشاورزی یا صنایعمان از آن بهره مند شویم. بهره مند شدن بسته به ساخت درونی اقتصاد ماست که قابلیت جذب این فرصت بیرونی را داشته باشد.
اگر تهدیدی در محیط بیرونی هست اقتصادهای پیشرفته دنیا تلاششان این است که بتوانند این تهدید را تبدیل به فرصت کنند. این هنر تبدیل کردن تهدید اقتصادی به فرصت و آسیب ندیدن در برای تهدید نیازمند یک اقتصاد مقاوم درونزای ملی است.
اگر شما ساخت مولد و قوی درونزا نداشته باشید؛ نه تنها از فرصتهای بیرونی بهرهمند نمی شوید بلکه برونگراییتان شکست می خورد و در برابر شوکهای برونی نیز آسیب پذیر می شوید و منابع درونی خود را نیز نمی توانید درست بکار بگیرید.
لذا می بینید که منابع انسانی بالایی دارید، سرمایه اجتماعی دارید، انواع منابع زیر زمینی ماند نفت را دارید ولی نمی توانید تبدیلش کنید به رشد اقتصادی و رفاه مردم.
اساسا اقتصاددانان، رشد یک اقتصاد را جز رشد درونزا نمیدانند و نمیفهمند، اگر برخی از اقتصادخوانده های ایرانی کلمه اقتصاد مقاومتی را عجیب می دانند؛ علتش این است که سه یا چهار دهه از علم اقتصاد عقب هستند. اگر تئوری های غربی را خوب بخوانند و به روز باشند می بینند که آنها نیز هم امروز و هم در گذشته دنبال مقاوم سازی اقتصاد بوده اند. البته باید تأکید کرد اقتصاد مقاومی که ما از آن سخن می گوییم و مد نظر رهبر انقلاب است، محدود به تئوری های غربی نیست و فراتر از آن است و مباحث خاص قرآنی و مبتنی بر اقتصاد اسلامی را داریم امروز ویژگی هایی برای اقتصاد مقاومتی احصا شده که در تئوری های غرب نیست و باید به آنها افزوده شود.
وی در پاسخ به این سؤال که در صورت بازگشت دلارهای بلوکه شده نفتی به خام فروشی باز می گردیم یا نه، افزود: متأسفانه یک نگاه غیر اقتصادی یا بهتر بگوییم یک نگاه مهندسی سالها بر اقتصاد ایران حاکم بوده است و این تلفیق شده با یک نگاه سیاسی است.
اینها اقتصاد را از نگاه مهندسی و سیاسی نگاه می کنند. اگر کسی نگاهش به رفع تحریم واقعا بازگشت منابع دلاری نفتی برای واردات باشد معنایش این است که اصول اولیه اقتصاد را هم نمی شناسد.
برخی مثل عوام فکر می کنند تحریم در اقتصاد اساسا پدیده ایست که فقط برای ما، کوبا، کره شمالی و کشورهایی از این دست اتفاق افتاده می افتد و پدیده ای است که اگر نباشد بهتر است.
متوجه نیستند که اساسا تحریم یک مراوده متعارف اقتصادی بین کشورهاست. خیلی کشورهایی که از بیرون تحریم نمی شوند از داخل خودشان را تحریم می کنند. به عنوان مثال وضع تعرفه گمرکی که همه اقتصادهای دنیا به آن عمل می کنند و در بازه های زمانی برای حمایت از تولیدات داخل به آن شدت هم می بخشند، نوعی از تحریم است.
وی گفت: تحریم چیزی نیست جز یک ابزار اقتصادی که سبب افزایش یک سری هزینه ها می شود و افزایش هزینه ها یک تیغ دولبه است. یک طرفش به ضرر کشور می برد و یک طرفش به نفع کشور می برد. آنجایی که به نفع کشور می برد جایی است که ایجاد مزیت نسبی می کند.
یعنی اقتصاد مجبور می شود که در داخل خود مزیتها را ایجاد یا مزیتهای موجود را احیا کند و رشد بدهد، اینکه کشور از این مسأله بخش منفی اش را بگیرد و یا بخش مثبتش را، بستگی دارد به مدیران و سیاستمدارانش. این اتفاق هم می تواند باعث پرتاب و جهش یک اقتصاد بشود و هم باعث نابودی یک اقتصاد.
پیغامی در مورد سیاست خود تحریمی افزود: سالهای سال است که ما شعارش را می دهیم و همه مردم هم قبول دارند. همواره می گوییم ای کاش ما روزی شیرهای نفت را ببندیم خوب این چه معنایی دارد؟
سالهاست می گوییم ای کاش ما دیگر نفت صادر نکنیم و تبدیل به کالا کنیم بعد بفروشیم، خب این آرزوها که همه ملت هم قبولش دارند به چه معناست؟
این یعنی خود تحریمی؛ ولی ما نتوانستیم و عزم جدی برای آن نداشتیم. حالا غرب آمده این کار را برای ما انجام داده سالها ما شعارش را دادیم و عمل نکردیم که جنس خارجی راحت نیاید، تولیدات داخلی را از پا بیاندازد؛ امروز غرب خودش برای ما اینکار را کرده جنس خارجی به دشواری می آید و نفت کمتر می فروشیم.
وی افزود: اگر از این فضا درست استفاده بشود، این هنر است و این واقعیت اقتصادی است که باید دنبالش باشیم وگرنه دشمن که با هدف خدمت این کارها را برای ما نکرده است. او می خواهد هزینه های ما را افزایش دهد. پس تحریم چیزی نیست که ما دنبال حذفش باشیم چنانکه روند اقتصاد بین الملل نشان می دهد تعداد تحریمهای کشورها علیه هم در حال افزایش است.
دنیای آینده دنیای تحریم است، همین چند هفته گذشته شاهد بودیم یک شرکت فرانسوی اسرائیلیها را تحریم کرد.
استاد دانشگاه امام صادق(ع) گفت: تحریم یک ابزار متداول اقتصادی است و برای کشور ما در برابر ترکیه و مالزی یک نقطه قوت است که ما سالها در شرایط تحریم رشد کرده ایم. هزینه های تحریم هم یکسویه نیست. هم تحریم کننده هزینه می دهد و هم تحریم شونده.
مراکز علمی اقتصادی معتقدند که آمریکا در سالهای گذشته از تحریم ایران ضرر فراوانی کرده است و به اعتراف مراکز علمی خودشان زیان آمریکا از تحریم مبلغش از زیان خود ما بیشتر است، منتها دارند هزینه هایی را می دهند زیرا در مقابله با جبهه حق راه دیگری برایشان نمانده است زیرا همه انواع جنگهای سیاسی و امنیتی و نظامی را امتحان کرده اند.
پیغامی در پایان تاکید کرد: آمریکا راه دیگری ندارد و مجبور است از بدترین شیوه ها که هزینه های بسیار بالایی برایش دارد استفاده کند مثلا رو به تحریم مبادلات ارزی آورده که این تحریم در بلند مدت خیلی به ضرر آمریکاست.
ضررهای کوتاه مدتش برای ماست در بلند مدت اقتدار و انحصار بین المللی دلار به عنوان ارز واسط و رایج بین المللی را خدشه دار می کند.
زیرا ایران هم به عنوان یک اقتصاد بزرگ جهانی و دارنده دومین منابع گازی و سومین منابع نفتی جهان به ائتلاف حذف دلار از روابط خارجی می پیوندد. اینها مواردی است که متأسفانه دولت مردان ما به دلیل ناآشنا بودن با اقتصاد بین المللی و اصول علمی اقتصاد آن را درک نمی کنند و در نظر نمی گیرند.