به گزارش بنکر (Banker)، فرشاد مومنی در نشست بررسی ۴۰ سال سیاستگذاری در حوزه فقر در موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی اظهار کرد: برای فهم مسائل از جمله فقر باید به دو موضوع کلیدی تاریخساز توجه کنیم؛ یکی اینکه رقابت بین کشورها و بین گروهها، شکل تجسدیافته رقابت بین اندیشههاست. بنابراین برای فهم مشکل حال باید از اندیشهها شروع کنیم. هر جامعهای که خواهان تغییرات اعتلابخش است باید تکلیف خود را با دو نیاز اندیشهای راهبردی روشن کند: بنیانهای اندیشهای شکلدهنده وضع موجود چیست؟ فهم خطوط کلی بنیانهای اندیشهای شکلدهنده وضع مطلوب.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی میگوید: در مناسبات رانتی به موضوع فقر به عنوان یک دانش تزئینی نگاه میشود در حالی که فقر مساله توسعه در برابر اضمحلال است. فقر مسالهای ساختاری است و راهحل ساختاری میخواهد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: ایران در جنبه دوم دارای مشکل است یعنی ایرانیان در صورتبندی وضعیت مطلوب به مراتب ناکارآمدتر هستند. در دنیا از پیشگامان برنامهریزی توسعه هستیم، اما در برنامههای توسعه، تلقی از توسعه مشخص نیست.
به گفته وی، اگر از دریچه توسعه به فقر نگاه کنیم، خواهیم دید که مساله فقر تنها یک مساله درآمدی نیست. من دو ادعای بزرگ را مطرح میکنم. موضوع اساسی این است که در ساختار اقتصاد سیاسی ایران همواره به مساله فقر به عنوان یک مساله اخلاقی- انسانی نگاه کرده که صرفا هم از طریق توزیع مجدد میتوان برای آن فکری کرد. از ۱۹۷۰ به بعد ناکارآمدی این نگاه را برملا کردهاند. نکته بعدی این است که در ایران و در سطح توسعه باید از دریچه دو مولفه فقر را رهگیری کرد؛ یکی ساختار نهاد و یکی هم موضوع فناوری است. برآیند این دو، شکلگیری بحران کمیابی است. بحث بر سر این است که اگر ساختار نهادی مشوق خلاقیت، نوآوری باشد ما به یک سمت کشیده میشویم و اگر مشوق رانت و دلالی باشد به سمت دیگری. برای شناخت فقر در ایران باید روی این دو موضوع کار کرد.
منبع : http://banker.ir/news/258010