رشد نقدینگی به دلایل مختلف اتفاق میافتد که مهمترین آن کسری بودجه دولت و استقراض از بانک مرکزی، افزایش نامتعارف سود بانکی توسط موسسات و بانکهای متعدد، استقراض بانکها از بانک مرکزی و… است. اکنون شاهد هستیم برخی بانکها و موسسات مالی سود ۲۵ درصد به سپردههای بلندمدت پرداخت میکنند درحالیکه این رقم بر مبنای دستور بانک مرکزی باید ۱۵ درصد باشد اما وقتی تورم به بیش از ۴۰ درصد رسیده، نمیتوان انتظار داشت مردم با سود ۱۵ درصد، پولهایشان را در بانکها پسانداز کنند. در اینجا باید به تاثیر عملیات دلالی و واسطهگری در افزایش نقدینگی هم اشاره کنیم؛ سوداگری، سرعت گردش پول را بالا میبرد و به این طریق به رشد نقدینگی دامن میزند. آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد رشد نقدینگی در ۱۲ ماه منتهی به خردادماه امسال به ۲۵ درصد رسیده که رقم بالایی محسوب میشود و حدود ۸۰۰ هزار میلیارد تومان رشد است. همه این آمارها نشان میدهد ارزش پول ملی در حال کاهش است.
دولت در ماههای اخیر موفق شده رشد تورم را کم کند اما نباید فراموش کنیم نتوانسته تورم را کاهش بدهد؛ گزارش اخیر مرکز آمار میگوید تورم در پایان مردادماه امسال ۴۲,۲ درصد بوده است که یعنی مردم نسبت به همین زمان در سال گذشته باید ۴۲ درصد هزینه بیشتری برای خرید یک قلم کالای مشخص داشته باشند. تورم و قیمت ارز هر دو ناشی از افزایش نقدینگی هستند. در ماههای گذشته قیمت دلار کاهش پیدا کرده و به کانال ۱۱ هزار تومان رسیده است با این حال همچنان برخی سیاستها ازجمله تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی به کالاهای اساسی باعث میشود روند تولید رانت، فساد و تورم ادامه داشته باشد. از سوی دیگر درآمدهای ارزی هم اگر افزایش پیدا کند میتواند تاثیر مثبتی در اقتصاد بگذارد و در کاهش نرخ تورم تاثیر گذار باشد این در حالی است که کسری درآمدهای ارزی باعث افزایش تورم شده است. نباید این نکته را فراموش کنیم که افزایش نقدینگی اگر در مسیر تولید باشد به شکوفایی اقتصاد کشور کمک میکند اما متاسفانه این اتفاق در اقتصاد ایران رخ نمیدهد؛ اگر نقدینگی وارد عرصه تولید شود و حجم تولید ناخالص داخلی را افزایش دهد، تولید کالا رشد میکند و در پی آن رونق تولید و افزایش اشتغال ایجاد میشود اما وقتی پول با سرعت گردش بالا افزایش پیدا میکند، تولید ناخالص داخلی نمیتواند رشد کند. فرض کنید قیمت یک دستگاه خودرو به یکباره رشد چند برابری داشته باشد؛ در این صورت یک کارخانه نمیتواند به همان سرعت به تولید خودرو بپردازد به همین دلیل تورم رشد میکند. اقتصاد ایران دچار بحران است و سیاستهای اعمالشده به تولید تورم کمک میکند. نمونهاش دلار ۴۲۰۰ تومانی است که هیچ منطقی ندارد. کالاهایی با این دلار وارد میشود اما به قیمت دلار ۱۲ هزار تومانی فروخته میشود. این گروهها مالیات هم پرداخت نمیکنند و در بهترین حالت درآمدشان را در بانکها میگذارند که سود ۲۵ درصدی نصیبشان میکند. این یک چرخه است که به تولید تورم، رانت و فساد دامن میزند.
باید اصلاحات اقتصادی اتفاق بیفتد تا رشد نقدینگی متوقف شود. به این معنا که در تنظیم بودجه نظم بیشتری وجود داشته باشد، انضباط بانکی رخ بدهد، اخذ مالیات با نظم پیش برود و جلوی فرار مالیاتی گرفته شود، نظارت بر بانکها و درآمدهایشان بیشتر شود، اجازه دادن سود واهی به بانکها و موسسات مالی داده نشود، سیاست خارجی کارآمدتر شود تا بتوان از اعتبارات بینالمللی استفاده کرد، درآمدهای ارزی افزایش پیدا کند و… مجموعه این اقدامات میتواند جلوی رشد نقدینگی را بگیرد.
*بهاءالدین حسینی هاشمی، اقتصاددان
منبع : http://banker.ir/p