سایت اقتصادی ایران به نقل از سرویس پول و سرمایه اقتصاد ۱۰۰- فرهاد کیانفرد: یک کارشناس اقتصادی گفت: « یکی دیگر از مشکلات و معایب اقتصاد ایران عدم استقلال بانک مرکزی است. متاسفانه بانک مرکزی در ایران مشخصا بخشی از دولتها محسوب میشود. این در حالی است که به عنوان مثال در آمریکا رئیس بانک مرکزی ۱۶ سال بدون تغییر باقی مانده بود. یعنی دولت ها آمدند و رفتند، اما در بانک مرکزی ایالات متحده تغییری ایجاد نشد.»
محمد جامساز تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفتوگو با اقتصاد ۱۰۰ بیان کرد: «به طور کلی در بسیاری از کشورهای دنیا، هر زمان تورم بالا میروند، سیاستهای اقتصادی به سمت و سویی میروند که سود بانکی نیز افزایش پیدا کند و به نوعی سیاستهای انقباضی در پیش میگیرند. اما متاسفانه در ایران کاملا ماجرا برعکس است. یعنی نرخ بهره یا پایین میآید یا ثابت نگه میدارند. به همین دلیل هم امروز شاهد آن هستیم که تفاوت سود بانکی با نرخ تورم بسیار بالا است.»
وی ادامه داد: «وقتی نرخ بهره فاصله محسوسی با نرخ تورم داشته باشد، به این معنی است که ارزش پول سپرده گذاران کاهش پیدا کرده است و در این زمان مردم سرمایههای خود را از بانک بیرون کشیده و در بازارهای موازی سرمایه گذاری میکنند. حتی ممکن است سرمایهها به سمت بازارهای غیرمتشکل پولی هم سوق پیدا کند. حالا شما حساب کنید که الان سیستم بانکی ما به مقدار کافی ربوی هست، چه برسد که مردم هم بخواهند پولشان را وارد بازارهای غیرمتشکل مالی کنند. این قطعا آسیبهای جدی به اقتصادایران وارد خواهد کرد.»
این کارشناس اقتصادی افزود: «ضمن اینکه به طور کلی بازارهای غیرمتشکل پولی جذابیت زیادی برای مردم دارد. زیرا به عنوان مثال الان که بانکها نهایتا ۲۰ درصد سود پرداخت میکنند، مردم میتوانند سرمایه های خود را به بازارهای غیرمتشکل ببرند و در آنجه حداقل دو برابر نرخ بهره بانکی دریافت کنند. البته درست است که این بازار خطراتی دارد به نوعی یک بازار ریسک دار محسوب میشود اما با توجه به نرخ بهره بانکی و تورم در کشور، مردم ترجیح میدهند سرمایه های خود را وارد این بازار کنند.»
این اقتصاددان تصریح کرد: «البته راه دیگری هم در برابر سرمایهگذارها وجود دارد و آن هم حضور در بازارهایی مانند ارز و طلا و مسکن است. این همان کاری است که در این سالهای اخیر بسیار رواج داشته است و مردم به دلیل اینکه ارز و طلا روند افزایشی دارند، ترجیح میدهند به جای اینکه پولشان را در بانک بگذارند، دلار و طلا و .. خریداری کنند. اما باید توجه داشت که این حجم از نقدینگی تبدیل به سرمایه مولد نمیشوند و عملا بازارهای موازی را تشکیل میدهند که آسیب های جدی به اقتصاد کشور وارد میکند.»
وی ادامه داد: «از طرف دیگر طی سالهای اخیر یکی از اقداماتی که در دولت قبل انجام شد این بود که سعی کردند سرمایه ها را به سمت بورس سوق دهند. هدف دولت از این کار رفع کسری بودجه بود. به همین دلیل سرمایه عظیمی از مردم از بانکها خارج و وارد بورس شدند که البته نتیجه خوبی در برنداشت و مردم زیادی ضررهای هنگفتی متقبل شدند. به همین دلیل است که الان روزانه حدود ۵۰۰میلیون تومان از بورس خارج میشود و عملا بورس ایران در وضعیت اسفناکی قرار گرفته است.»
جامساز در ادامه عنوان کرد: «یکی دیگر از مشکلات و معایب اقتصاد ایران عدم استقلال بانک مرکزی است. متاسفانه بانک مرکزی در ایران مشخصا بخشی از دولتها محسوب میشود. این در حالی است که به عنوان مثال در آمریکا رئیس بانک مرکزی ۱۶ سال بدون تغییر باقی مانده بود. یعنی دولت ها آمدند و رفتند، اما در بانک مرکزی ایالات متحده تغییری ایجاد نشد. نکته جالب تر اینکه حتی رئیس بانک مرکزی در این چند دوره چندین بار با روسای جمهور دچار اختلاف بر سر خواسته های دولت میشد و حتی حاضر به قبول خواسته کاخ سفید هم نمیشد. این درحالی است که شما حتی یک نمونه نمیتواند بگوید که رئیس بانک مرکزی ایران در برابر خواسته های نامعقول دولتی ها «نه» گفته باشد.»
وی تصریح کرد: «یعنی صرفا بانک مرکزی مجری است و سیاست های دولت را اجرا میکند. بنابراین وقتی ما یک بانک مرکزی مستقل نداشته باشیم و مرتب هم پول چاپ میکند و بر حجم نقدینگی می افزاید و این هم تبدیل به سرمایه مولد تبدیل نمیشود، ما مداوم شاهد افزایش قیمت ها خواهیم بود. یعنی عملا اقتصاد و مردم ایران در یک دور باطل اسیر شده اند. بنابراین به عقیده من باید یک تجدید نظر جدی و فوری انجام شود. کار پیچیده ای نیست و فقط لازم است همان کاری را انجام دهیم که در اقتصاد کشورهای پیشرفته انجام میشود. اما متاسفانه ما همیشه خلاف جهت حرکت کردیم.»
جامساز در پایان اظهار کرد: «خیلی عجیب است که کشورهایی مانند کره جنوبی، کویت، اندونزی، مالزی و … در زمان انقلاب از ما عقبتر بودند اما سیاستهایی که در پیش گرفتند منجر به این شد که الان در نقطه ای قرار بگیرند که بسیار جلوتر از ایران باشد. الان درآمد سرانه قطر ۶۲۵۰۰دلار است. در حالی که درآمد سرانه ایران ۲۷۰۰ دلار است. خب چرا ما راه درست که این کشورها در پیش گرفتند را در دستور کار قرار ندادیم؟ چرا طوری جلو رفتیم که میانگین رشد اقتصادی ما در چندین سال اخیر بین صفر و نیم باشد؟! در طول تمام دهه ۹۰ میانگین رشد اقتصادی ما صفر بود. میزان سرمایه گذاری ثابت در کشور منفی بود. مجموع اینها باعث میشود ما یک اقتصاد بیثبات داشته باشیم.»
برگرفته از : https://www.shahrekhabar.com/news/166709892004432